نماز به هيچ وجه با يوگا قابل قياس نيست؛ زيرا يوگا تنها نوعى ورزش همراه با تمركز است و از آثار معنوى، فرهنگى و تربيتى و ارتباط با مبدأ هستى كاملاً تهى است. در حالى كه نماز به تعبير عرفا، مكتب جامع است؛ يعنى، جامع ترين و كامل ترين راه پرواز از جهان ماده و پيوستن به معبود و معشوق حقيقى است. هر يك از شروط، اجزا، اقوال و افعال نماز، داراى معانى و اسرارى عظيم و دربردارنده اصول تربيتى و پيام آور فرهنگى خاص هستند كه هيچ يك از آنان در يوگا وجود ندارد. به نظر مى رسد آنچه باعث اين مقايسه نادرست شده دو چيز است:
1 – اينكه غالباً نمازهاى ما حقيقى و با حضور قلب و آداب باطنى نيست و چون به ژرفاى نماز راه نيافته و نماز در سويداى دل ما رسوخ نكرده است، با حركات ديگرى كه با نگرش سطحى مشابه مى نمايد، يكسان انگاشته مى شود.
2 – بى توجهى به اسرار و روح نماز و تعاليم و پيامدهاى معنوى، تربيتى، روحانى، دنيوى و اخروى هر يك از اجزا و شرايط آن.
آرامش معنوى در نماز :
همان طور كه جسم انسان براى ادامه زندگى و انجام وظايف خود، نياز به مواد غذايى و انرژى دارد؛ روح انسان نيز براى آرامش و نشاط و فعاليت خود؛ نياز به معنويت دارد كه در پرتو آن، از آرامش كامل برخودار باشد.
در ميان عبادت ها نماز و نيايش با خدا، بهترين، مفيدترين و آسان ترين غذاى روح معرفى شده است كه انسان با اقامه نماز و ارتباط مستقيم با خدا، از يك آرامش روحى كامل برخودار بوده و هيچ گونه اضطراب و ترس و غمى نخواهد داشت. خداوند در قرآن كريم مى فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ»؛[1] «كسانى كه ايمان آورده و كارهاى خوب انجام دادند و نماز را بر پا داشتند و زكات را پرداختند؛ اجر و مزدشان با خداست و ترسى ندارند و غمگين نمى شوند».
چون نماز سر مشق پاكى، معراج و نور مومن، صفاى باطن، كليد تمامى خوبى ها، شست و شوى دل، سرچشمه پاكى و كمال، رشته الفت بين بندگان و خدا است. خداوند مى فرمايد:«اَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكرى»؛[2] «نماز را بپا دار تا به ياد من باشى». «وَلذِكْرُ اللهِ أكْبَر»؛[3] «نماز بزرگ ترين ذكر الهى است».
اينكه نماز را برترين مصداق «ذكر» ياد كرده، شايد بدين جهت باشد كه در حال قيام به نماز، نفس آدمى در اثر توجّه به مبدأ اعلا و خالق يكتا، از اضطراب درونى دور شده و سختى ها و ناملايمات را از ياد مى برد و شايد وجه كمك گرفتن از نماز در آيه «واسْتَعينُوا بِالصَّبْر و الصَّلاةِ»؛[4] «از صبر و نماز استعانت بجوييد»، همين باشد.
آيه 91 سوره مائده مى فرمايد: «شيطان مى خواهد در ميان شما به وسيله شراب و قمار عداوت ايجاد كند و شما را از ذكر خدا و نماز بازدارد آيا خوددارى خواهيد كرد». در تفسير اين آيه گفته شده كه: «به اين دليل خداوند در اين آيه، نماز را جداى از ذكر خدا اسم برد ـ با توجّه به اينكه نماز هم ذكر خداست ـ كه نماز فرد كامل، از ذكر الهى است و خداوند اهتمام بيشترى به امر آن دارد و در روايت صحيح هم وارد شده كه: «نماز پايه و ستون دين است».[5]
انسان غرق در افكار و ذهنيت هاى روزمره، در فراز و نشيب زندگى و به دنبال تأمين معاش، به ناچار برخوردهاى زيادى را تحمل مى كند تا امنيت و آرامش را در زندگى برقرار نمايد. آن قدر اضطراب و نگرانى او را تحت الشعاع قرار مى دهد كه نمى تواند لحظه اى آرامش واقعى را تجربه كند و صداى روح بخش و جان فزاى اذان، او را به ميهمانى سفره كرامت و بخشش حق تعالى دعوت مى كند.
وضو مى گيرد و خود را پاك و طاهر، آماده ملاقات مى كند. بدن را از آلودگى ها پاك مى سازد تا آماده شود جان و روح را از بدى ها بزدايد. رو به سوى خدا مى آورد، لحظات زيبا و آرامش بخشى كه افتخار هم صحبتى با رب الارباب را به دست آورده كه بزرگ ترين افتخار است.
مى تواند راز دل به محبوبى بگويد كه وعده اجابت داده است. فقط دلى سرشار از پاكى و صفا لازم است و ايمان و عمل صالح كه زمينه ساز پذيرا شدن نياز است. وقتى كه زمزمه مى كند «اهدنا الصراط المستقيم» هدايت را فقط از او مى خواهد و هنگامى كه سر بر آستان پاك حضرت حق خم مى كند، به ضعف خود در برابر عظمت و جلال الله اعتراف مى كند.
اوج اتصال، نهايت عشق و پرواز در ملكوت را در اين لحظات عرفانى تجربه مى كند كه زيباترين لحظه هاى زندگى است.
براى رسيدن به آرامش واقعى و ياد خدا و دورى از تمركز بدون معنويت، برنامه زير بسيار مؤثر است:
1 – مراقبه و محاسبه: در آغاز هر كارى، كمى مكث كنيد كه اگر واجب است حتماً انجام دهيد و اگر حرام است، حتماً ترك كنيد و چنانچه حرام نبود، در انجام و ترك آن مختاريد. اين سه چيز را قبل از انجام هر كارى مشخص كنيد؛ سپس انجام دهيد. اصل اين توجّه و مراقبه باعث مى شود انسان به حرام نيفتد و واجبى از او ترك نشود. همچنين از غفلت شبانه روزى بگريزد و دائماً نفس را به كنترل خود درآورد.
حضرت على (علیه السلام) مى فرمايد: «اِن هذه النَّفْس لَأمّارَة بِالسُوء فَمَن اَهْمَلها، جَمحت بِه الى المَآثم»؛[6] «همانا اين نفس پيوسته به بدى و زشتى امر مى كند؛ پس هر كس آن را مهمل به حال خود واگذارد؛ [او انسان را رها نمى كند و] او انسان را به سمت گناهان مى كشاند». بنابراين مراقبه و محاسبه را بايد جدى گرفت كه از اساسى ترين دستورات اخلاقى و سازنده است.
2 – نماز اول وقت: اگر كار مهمى با نماز اول وقت در تعارض نباشد، نماز اول وقت را ترك نكنيد. امامان و بزرگان ما نماز اول وقت را اكيداً سفارش كرده اند. امام صادق (علیه السلام) مى فرمايد: «براى هر نمازى دو وقت است: اول وقت و آخر وقت. پس اول وقت برتر و با فضيلت تر است و براى كسى كه نشايد كه آخر وقت، را وقت (نماز) اتخاذ كند؛ مگر از روى علتى و آخر وقت فقط براى شخص بيمار و ناتوان و كسى است كه داراى عذرى مى باشد و اول وقت خشنودى خدا را دربر دارد؛ ولى آخر وقت عفو خدا را».[7]
3 – انجام مستحبات نشاط آور: از ميان مستحبات ـ از نمازهاى نافله گرفته تا دعاى كميل، ندبه و… ـ آنهايى را انجام دهيد كه براى شما نشاط آور است و از تحميل نفس بر مستحبات بپرهيزيد. فقط به اقبال قلب بنگريد؛ هر عمل مستحبى كه قلب بدان اقبال داشت و برايتان نشاط بخش و حال آور بود، به همان اكتفا كنيد. حتى نسبت به نماز شب كه سفارش زيادى شده است، اگر نشاط نداشتيد يا نخوانيد يا خيلى خلاصه در ظرف ده دقيقه، تمام يازده ركعت را با حذف مستحبات بخوانيد.
4 – توسل به ائمه معصومين (علیهم السلام) : گاه گاهى ـ مخصوصاً به اقتضاى حال و اقبال قلب ـ به ائمه معصومين (علیهم السلام) توسل جوييد و توفيق در عبادت و حاجات خود را از آن معادن كرم بخواهيد.
5 – دائم الوضو بودن: سعى كنيد هميشه وضو داشته باشيد و اگر براى شب قبل از خواب وضو بگيريد، كافى است و چنانچه نيمه شب براى كارى برخاستيد و خواستيد دوباره بخوابيد، وضو لازم نيست.
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:رحیم کارگر/پرسش وپاسخ دانشجویی
[1] – بقره 2، آيه 277.
[2] – طه 20، آيه 14.
[3] – عنكبوت 29، آيه 45.
[4] – بقره 2، آيه 45.
[5] – سيدمحمدحسين طباطبائى، الميزان، ج 6، ص 123، بيروت.
[6] – غررالحكم، ص 337.
[7] – ميزان الحكمة، ج 5، ص 601، ح 10390.