نظر لغت دانان و مفسران مسلمان؛ مانند لسان العرب، زمخشری، فخر رازی و … درباره ریشه و معنای واژه تورات چیست؟ آیا آن را کلمه ای خارجی می دانند؟
پاسخ اجمالی
توراة یا توراه واژه ای عبری است و در زبان عربی به عنوان واژه ای دخیل به شمار می آید، اما در کتاب های لغت عربی – مانند بسیاری از واژه های مشابه – به نظام اشتقاق تصریفی رفته و معناهایی نیز برای آن عنوان شده که شاید برگرفته از همان زبان اصلی باشد:
«تورات»(توراة) از ریشه «وری» است و «وری»؛ یعنی: مردمانى که در هر زمان بر روى زمین زندگى می کنند (مردم هر عصرى) نه گذشتگان و نه آیندگان، مثل این که مردم هر عصر زمین را پوشانده اند.[1] «وَرَّى – تَوْرِیَةً [وری] النارَ»؛ یعنی: آتش را بر افروخت.[2] «وَرَى الزَّنْدُ»؛ یعنی: آتش ناک شد آتشزنه.[3] «ورّی الأمر»؛ یعنی: آن امر را پنهان ساخت.[4]
کلمه «تورات» در کتاب های لغت و تفاسیر قرآن به معانی زیر آمده است:
1 – «تورات» به معناى شریعت و تعلیم است که از زبان عبرانى وارد زبان عربى شده است.[5]
2 – تورات، اسم اعجمی(غیر عربی) است.[6]
3 – معناى «تورات» ضیاء و نور است، همان گونه که اعراب معتقدند. و در قرآن آیه «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسى وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِیاءً»[7] دلیل بر این سخن است… اصل کلمه «توراة» از «توریة» بر وزن «تَفعلة» – به فتح تاء و سکون واو، و فتح راء و یاء – است.[8]
4 – واژه «توراة»؛ بر وزن «تَفعلة» و در زبان فارسی بر وزن «فَوعلة» است.
5 – اسفار پنج گانه موسی.[9] که عبارت است از:
1-5 – ژنز یا سِفْرِ تکوین تا استقرار عبرانیان در مصر
2-5 – جلای وطن یا سِفْرِ خروج
3-5 – سِفْرِ لاویان یا احکام صریح مذهبی
4-5 – سِفْرِ اعداد یا شرح نیروی مادی قوم
5-5 – سِفْرِ تثنیه یا مکمّل کتاب های یادشده قبل.[10]
مجموعه اسفار پنج گانه و ملحقات تورات را عهد قدیم یا عهد عتیق می گویند.
قرآن کریم واژه «تورات» را بر آنچه از سوى خداوند به موسى از طریق وحى فرو فرستاده، به کار می برد.[11] آنچه قرآن بدان اشارت برده است، غیر از تورات کنونى است.
بنابر آیات قرآنى:
یک. کتاب حضرت موسى(ع) در الواح به او نازل شده و از هر موضوعى اندرزى و احکامی در آن بوده است.[12]
دو. تورات؛ سراسر نور و هدایت بوده و پیامبران و علماى بنى اسرائیل به وسیله آن میان مردم داورى و حکم می کرده اند.[13]
سه. حضرت عیسى(ع) نیز تورات را تصدیق کرده است.[14]
چهار. اگر یهودیان به کتاب خویش عمل می کردند، آسمان و زمین باب روزى خویش را بر آنان می گشود.[15]
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[1]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 8، ص 305، قم، انتشارات هجرت، چاپ دوم، 1410ق؛ راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، ص 866، بیروت، دار القلم، چاپ اول.
[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 15، ص 388، بیروت، دار صادر، چاپ سوم؛ بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، ص 981، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1375ش.
[3]. زمخشرى، محمود بن عمر، مقدمة الادب، ص 120، مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران، چاپ اول.
[4]. حمیرى، نشوان بن سعید،شمس العلوم، ج 11، ص 7141، دمشق، دار الفکر، چاپ اول؛
[5]. مصطفوی، حسن، التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، ج 1، ص 435، بیروت، قاهره، لندن، دار الکتب العلمیة، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، چاپ سوم، 1430ق؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 9، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[6]. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 335، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق.
[7]. انبیاء، 48.
[8]. فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 7، ص 131، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ لسان العرب، ج 15، ص 389.
[9]. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 1، ص 434؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، ص 272.
[10]. لغت نامه دهخدا، واژه «تورات».
[11]. آل عمران، 3؛ مائده، 44.
[12]. اعراف، 145.
[13]. مائده، 44؛ آل عمران، 3.
[14]. آل عمران، 50؛ مائده، 46.
[15]. مائده، 66.