آيا نبايد توجّه داشته باشيم كه ما رييسى داريم كه بر احوال ما ناظر است؟! واى بر حال ما اگر در كارهايمان او را ناظر نبينيم، و يا او را در همه جا ناظر ندانيم! گناهان شخصى كه در خلوت انجام مى گيرد و ربطى به امور اجتماعى ندارد، استحقاق جهنّم را دارد « إِلّا بِتَوبَةٍ مُناسِبَةٍ لِلْحالِ »؛ (مگر اين كه بعد از آن توبه اى مناسب حال، انجام گيرد.) عواقب گناهان اجتماعى كه موجب تغييرات در جامعه و اختلال نظام و انحلال آن، و يا تحريم حلال و ترك واجب و يا مصادره ى اموال، هتك حرمت و قتل نفوس زكيّه و ريختن خون مسلمانان و حكم به ناحقّ و…مى شود، چگونه خواهد بود؟ با وجود اعتقاد به داشتن رييسى ـ كه « عَيْنُ اللّه النّاظِرَة »( بحار الانوار، ج 26، ص 240؛ توحيد صدوق ـ رحمه اللّه ـ ص 167؛ معانى الاخبار، ص 16.) است ـ آيا مى توانيم از نظر الهى فرار كنيم و يا خود را پنهان كنيم؟! و هر كارى را كه خواستيم انجام دهيم؟! چه پاسخى خواهيم داد؟ همه ادوات و ابزار را از خود او مى گيريم و به نفع دشمن به كار مى گيريم، و آلت دست كفّار و اجانب مى شويم و به آنها كمك مى كنيم! چه قدر سخت است اگر براى ما اين امر ملكه نشود كه در هر كارى كه مى خواهيم اقدام كنيم و انجام دهيم، ابتدا رضايت و عدم رضايت او را در نظر نگيريم و رضايت و خوشنودى او را جلب ننماييم! البته رضايت و سخط او در هر امرى معلوم است، و ظاهرا منتهى به واضحات مى شود، و در غير واضحات و موارد مشكوك بايد احتياط كنيم.
در همين اواخر اتّفاق افتاده كه شخصى در تقليد و تعيين مرجع شايسته شكّ و ترديد داشت، در خواب چهره ى شخص مورد نظر را به او معرفى كردند. به نجف رفت و پس از مدّتى جست و جو او را پيدا كرد.
هم چنين براى بعضى اتّفاق افتاده كه در بقا بر تقليد يا عدول به حىّ ترديد داشته اند، از قبر معصوم شنيده است كه « باقى باش! »البتّه هر كدام از اين نقل ها قابل تكذيب است، ولى از مجموع اين قضايا معلوم مى شود كه امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ متوجّه و مراقب ما است، و نمى توان گفت از احوال ما مطّلع نيست و ما هر كار و يا هر چه را خواستيم، مى توانيم آزادانه انجام دهيم.
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد