بنابر تحقیقی که صورت گرفته مستند برخاستن و دست بر سر گذاشتن، دو روایت زیر است:
1 – درروایت معروف دعبل خزاعى شاعر اهل بیت (ع)، آمده است که وقتىقصیده مشهوری را خدمت امام على بن موسى الرضا (ع) مى خواند، هنگامى که به این بیت رسید:
خروج امام لامحالة خارج
یقوم على اسم اللّه والبرکات
ظهور امام (عج) قطعی است که ظهورش با نام خداوند و همراه با خیر و برکات است.
امام رضا (ع) دست بر سر نهاد و به عنوان احترام برخاست و از خداوند متعال فرج حضرت ولى عصر (عج) را درخواست نمود.[1]
2 – درباره فلسفه برخاستن و دست در سر گذاشتن، روایتی ذکر شده است که علت آن را هم بیان می کند، (البته خود این روایت دلیل و منبع برای اصل این کار هم می تواند باشد): از امامصادق (ع) سؤال شد که چرا به هنگام شنیدن نام «قائم» لازم استبرخیزیم؟ فرمود: براى آن حضرت غیبت طولانى است و این لقب یادآور دولت حقه آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت او است. لذا آن حضرت از شدّت محبت و مرحمتى که به دوستانش دارد، به هر کسى که حضرتش را با این لقب یاد کند، نگاه محبتآمیز مىکند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است که هر بنده خاضعى در مقابل صاحب (عصر) خود، هنگامى که مولاى بزرگوارش به سوى او بنگرد از جاى برخیزد، پس باید برخیزد و تعجیل در امر فرج مولایش را از خداوند منان مسئلت بنماید.[2]
منبع: اسلام کوئست
[1] . امینی نجفی، عبدالحسین احمد، الغدیر، ج 2، ص361، دارالکتب الاسلامیة، تهران؛ قمی، شیخ عباس، منتهى الآمال، باب چهاردهم، فصل ششم، ص1127، چاپخانه احمدی، چاپ نهم، 1377.
[2] . صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص 640، مؤسسة السیدة المعصومة، 1419 قمری.