این آیه در ادامه آیات قبل است که به توصیف نعمت های بهشتی می پردازد، و از آن جا که نعمت هاى جهان دیگر قابل وصف نیست -هر قدر هم الفاظ گویا و رسا باشد- در این آیه به صورت سربسته مى فرماید: «وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً وَ مُلْکاً کَبِیراً»؛[1] و هنگامى که آن جا را مى ‏نگرى، نعمت ها و ملک عظیمى را مى ‏بینى.
مفسران قرآن در معنای «ملک کبیر» نظریاتی را ارائه کرده اند که در این جا به تعدادی از آنها اشاره می شود.
1 – 
برخی از مفسران می گویند ملک کبیر یعنی ملکی که فانی و زایل شدنی نیست؛ یعنی ملکی که هرگز از بین نمی رود. این نظر مستند به روایتی از امام صادق(ع) است. آن حضرت در این باره فرمود: «وَ مُلْکاً کَبِیراً، لا یزول و لا یفنى».[2] به عبارتی مراد از ملک کبیر، ملکی همیشگى و ابدی است در به دست آوردن آرزوها؛ به معناى ملک دائمى و ابدى و توأم با تحقق تمام آرزوها است.[3]
2 – 
بعضى گفته ‏اند: ملک وسیع، یعنى که نعمت هاى بهشتى از جهت زیادى قابل وصف نیست.[4]
3 – 
عده ای معتقدند: مراد از ملک کبیر، اجازه خواستن فرشتگان از بهشتیان و درود فرستادن بر آنها است؛ یعنی فرشتگان به هنگام وارد شدن بر بهشتیان از آنها اجازه می گیرند، و با سلام به آنها تحیت و خوش آمد مى ‏گویند.[5]
4 – 
گروهی بر آنند که مقصود از ملک کبیر آن است که بهشتیان چیزى را اراده نمی کنند، مگر آن که فوراً آن را به دست می آورند.[6]
5.
بعضى نیز گفته ‏اند: دورترین آنها به فاصله هزار سال نگاه می  کند در ملک خویش مى ‏بیند نقطه دور و آخر آن را، چنانچه می بیند نقطه نزدیک آن را؛ یعنی پائین ‏ترین فرد بهشتى از جهت رتبه و درجه، قلمرو ملکش به اندازه ای است که وقتى نگاه مى ‏کند فاصله هزار سال راه را مى ‏بیند.[7]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[1]. انسان، 20.

[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 623، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1413 ق.

[3]. ر. ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 623؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏25، ص 369، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.

[4]. به نقل از: همان.

[5]. سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ‏6، ص 301، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، قم، 1404 ق؛ طوسى، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 215، دار احیاء التراث العربى، بیروت،

[6]. ابن جوزى، ابوالفرج عبدالرحمن بن على، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج ‏4، ص 380، دار الکتاب العربی، بیروت، 1422 ق.

[7]. حقى بروسوى، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ‏10، ص 274، دارالفکر، بیروت، بى تا.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *