در مجلسى كه ابو حنيفه نيز حضور داشت، امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: هدهد راهنماى لشكر سليمان ـ عليه السّلام ـ بود، زيرا هدهد آب هاى زير زمين را مى بيند، ابو حنيفه فورا گفت:
« ظَفَرْتُ بِكَ. » گرفتمت! حضرت فرمود: « وَ كَيْفَ ذاكَ؟ » چگونه؟
عرض كرد: اگر هدهد آب زير زمين را مى بيند، پس چرا دامى را كه صيّاد براى او پنهان كرده نمى بيند و به دام مى افتد؟ حضرت فرمود:« يا نُعْمانُ! أَما عَلِمَتْ أَنَّهُ إِذا جآءَ الْقَدَر، أَغْشَى [أَعْشَى] الْبَصَرُ؟! »بحار الانوار، ج 14، ص 116؛ ج 61، ص 21. نيز ر.ك: قصص الانبياء جزايرى، ص 377. اى نعمان، مگر نمى دانى كه وقتى قدر خداوند فرا مى رسد، ديده نابينا مى گردد!
تصريح به اسم ابوحنيفه، يعنى اين كه حضرت به او «نعمان» خطاب كرد، براى استخاف و تحقير او است. « به عزم توبه سحر گفتم استخاره كنم بهار توبه شكن مى رسد، چه چاره كنم؟ » ديوان حافظ، تصحيح قدسى، ص 289، غزل 388
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد