براى آنكه حقيقت امر روشن گردد، توجه به چند نكته كليدى در ابتدا لازم است:

يكم. متنعم بودن در بهشت، از وجود انسان سرچشمه مىگيرد. از اين رو به بهشت رفتن انسان، به اين معنا نيست كه انسان را مىبرند و در يك عالمى مىاندازند؛ بلكه حقيقت آن است كه اصل تنعّم و تلذّذ انسان از كمال وجودىاش سرچشمه مىگيرد.

دوم. با توجه به نكته پيشين، مشخص مىگردد كه بهشت در واقع بهشتها است؛ چرا كه انسانها با توجه به مراتب متعدد وجودى و از جهت شدت و ضعف كمال، در كيفيت لقاى حق با اسماى رحمت، يكسان نخواهند بود. اگر من و شما – ان شاء اللّه – با اسم رحيم خداوند، به لقاى او نايل شويم، بدون شك، ديگر به آن لقاى در آن درجه كه اميرمؤمنان (علیهالسلام) رسيده است، نمىرسيم. بنابراين بهشت او با بهشت ما متفاوت بوده و در يك درجه و مرتبه نخواهد بود.

سوم. اين شدت و ضعف كمال وجودى در ميان اوليا، امامان و پيامبران نيز وجود دارد و ميان آنها تفاوت هست. اين تفاوت، خود موجب مىشود كه لقا  تا لقا و در نتيجه مرتبهاى از بهشت با مرتبه ديگر، متفاوت شود. آنچه اجمالاً از روايات استفاده مىشود، آن است كه رسول گرامى اسلام از ساير پيامبران برتر است؛ همچنان كه امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «هيچ نبى از فرزند آدم تا حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) نيست، مگر آنكه تحت لواى محمد (صلیاللهعلیهوآله) باشد»[1]. مقام او از ائمه اطهار نيز بالاتر است؛ چنان كه در روايات وارد شده كه رسولاللّه شاهد بر ائمه است و امامان (علیهمالسلام) شاهدان خدا بر بندگان و حجت او در زميناند؛ چنان كه از اميرمؤمنان (علیهالسلام) نقل شده است كه: «مقصود خداى تعالى در آيه «لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ»؛[2] تنها ما هستيم، رسولاللّه شاهد بر ما است و ما شاهدان خدا بر بندگان و حجت او در زمين…».

علاوه بر آنكه در بسيارى از احاديث اين حقيقت از سوى ائمه اطهار (علیهمالسلام) نقل شده كه همه در قيامت از اولين تا آخرين نفر، نيازمند شفاعت محمد (صلیاللهعلیهوآله) هستند. امام باقر (علیهالسلام) فرمود: «كسى از اولين و آخرين نيست كه در روز قيامت محتاج به شفاعت محمد (صلیاللهعلیهوآله) نباشد»[3] و اينها خود نشانگر برتر بودن كمال وجودى آن حضرت است. از اين رو، مىتوان نتيجه گرفت كه رسول خدا در بهشت از درجه و مرتبه خاصى برخوردار است. نوع لقاى خاتمالنبيين، به دليل كمال وجودى مبارك خويش، با لقاى ديگران متفاوت است و از اين رو بهشت او، بهشت ديگرى خواهد بود كه درك آن و خصوصيات و آثار آن، از توان عقل محدود ما خارج است؛ ولى اين بهشت آرزوى انبيا و اوليا و ائمه اطهار (علیهمالسلام) است.

احمدا خود كيست اسپاه زمين

ماه بين بر چرخ، بشكافش جبين

تا بداند سعد و نحسِ بىخبر

دور توست اين دور، نه دور قمر

دور توست، ايرا كه موسىِّ كليم

آرزو مىبرد زين دورت مقيم[4]

 

 

كتابنامه

1 – قرآن مجيد، ترجمه استاد محمد مهدى فولادوند.

2 – مفاتيحالجنان.

3 – نهجالبلاغه.

4 – صحيفه سجاديه.

5 – علامه طباطبايى، سيد محمد حسين، آموزش دين، انتشارات جهان آراء، قم، بىتا.

6 – مصباح يزدى، محمد تقى، آموزش عقايد، سازمان تبليغات اسلامى تهران، چاپ ششم، بهار 1370 ش، مجلد اوّل.

7 – كلينى، محمد بن ابراهيم، اصول كافى، به تصحيح على اكبر غفارى، دارالكتب الاسلامية، تهران، 1350 ش، ج 3.

8 – مفيد، شيخ مفيد، محمدبن محمدبن نعمان العكبرى، الارشاد، بيروت: مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، چاپ سوم، 1399 ق.

9 – ابنحجر، عسقلانى، الاصابة فى تمييز الصحابة، (بيروت: دارالكتبالاسلامية، 1415ه)، ج1.

10 – فيض قاسانى، الاصول الاصلية، (تهران، چاپ دانشگاه، 1390).

11 – معرفت، محمدهادى، التمهيد فى علوم القرآن، قم: انتشارات جامعه مدرسين، بىتا، ج 1.

12 – قاضى عياض، الشفا بتعريف حقوق المصطفى، ج 1.

13 – الامينى النجفى، عبدالحسين احمد، الغدير فىالكتاب و السنة و الادب، تهران: دارالكتب الاسلاميه، 1374.

14 – الزمخشرى، محمود، الكشاف، دارالكتب العربى، بيروت، چاپ سوّم، 1407 ق.

15 – طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، بيروت: موسسة الاعلمى للمطبوعات، ج 1، ج 3، ج 4، ج 11، ج 12، ج 14.

16 – حسن زاده آملى، حسن، انسان در عرف عرفان، نشر قيام، قم، چاپ اوّل.

17 – استاد شجاعى، محمد، انسان و خلافت الهى، مؤسسه خدمات فرهنگى رسا، تهران، چاپ اوّل، 1362 ش.

18 – محمدى رىشهرى، محمد، اهل البيت فى الكتاب و السنة، قم: دارالحديث، چاپ اول، 1375 ش.

19 – استاد شجاعى، محمد، بازگشت به هستى، مقدمه و تدوين محمد رضا كاشفى، مؤسسه فرهنگى دانش و انديشه معاصر، تهران، چاپ اوّل، 1379ش.

20 – مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت: دارالوفاء، چاپ دوم، 1403 ق / 1983 م، ج 1، 5، 8، 15، 18، 23، 25، 26، 52، 57، 61، 68، 79، 89، 91، 99.

21 – يوسفيان، حسن و شريفى، احمدحسين، پژوهشى در عصمت معصومان، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، چاپ اول، 1377 ش.

22 – تحليل معراج، سلسله دروس علامه حسنزاده آملى (دست نوشته).

23 – سعيدى روشن، محمدباقر، تحليل وحى از ديدگاه اسلام و مسيحيت، تهران: مؤسسه فرهنگى انديشه، چاپاول، مهرماه 1375  ش.

24 – رشيد رضا، محمد، تفسير المنار، بيروت: دار المعرفة، بى تا، ج 11.

25 – على بن ابراهيم قمى، تفسير القمى، مصحح سيد طيب الجزايرى، قم، مؤسسه دارالكتاب، 1404ه.ق.

26 – النصر محمد بن مسعودعياش السلمى سمرقندى، التفسير العياشى، تحقيق هاشم رسولى محلاتى، تهران: مكتبة العلميه الاسلاميه، 2005م.

27 – جوادى آملى، عبدالله، تفسير موضوعى قرآن كريم، قم: اسراء، چاپ اول، 1376 ش، ج اوّل، و ج 8.

28 – مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، تهران، دوازدهم، 1374.

29 – محمد هادى، معرفت، تنزيه انبيا، (قم: نبوغ، چاپ اول، 1374).

30 – بوكاى، موريس، تورات، انجيل، قرآن و علم، ترجمه ذبيحاللّه دبير، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

31 – حسن حسنزاده آملى، دروس معرفت نفس، (انتشارات علمى و فرهنگى)، ج 1 و 2.

32 – مصباح يزدى، محمد تقى،  راهنما شناسى، اميركبير، تهران، چاپ اوّل، 1375ش.

33 – جزوه راه و راهنماشناسى، (اميركبير، تهران: 1375).

34 – ابن ابى الحديد، عبدالحميد، شرح نهجالبلاغه، تحقيق ابوالفضل ابراهيم، دار احياء الكتب العربيه.

35 – موسوى خمينى، سيد روح الله، صحيفه نور.

36 – استاد محمد شجاعى، عروج روح.

37 – طالقانى، سيد عبدالوهاب، علوم قرآن و فهرست منابع، دارالقرآن، قم.

38 – سبحانى، جعفر، فروغ ابديت، هدف، 1360.

39 – فرهنگ عميد.

40 – يثربى، سيد يحيى، فلسفه امامت، قم: وثوق، چاپ اول، 1378 ش.

41 – محمدى رى شهرى، محمد، فلسفه وحى و نبوّت، قم: دفتر تبليغات اسلامى، 1366 ش.

42 – طباطبايى، سيد محمدحسين، قرآن در اسلام، قم: دفتر انتشارات اسلامى، چاپ هفتم، 1374 ش.

43 – خرمشاهى، بهاءالدين، قرآن شناخت، تهران: طرحنو، چاپ سوم، 1375 ش.

44 – سعدى، مشرفالدين مصلح بن عبدالله، گلستان، مقدمه و تصحيح و شرح لغات، على شيروانى، قم: نشر طلا، چاپ اول بى تا.

45 – هادوى تهرانى، مهدى، مبانى كلامى اجتهاد در برداشت از قرآن كريم، قم: مؤسسه فرهنگى خانه خرد، چاپ اول، 1377 ش.

46 – مولوى، جلال الدين محمد، مثنوى معنوى، به همت رينولد الين نيكلسون، انتشارات مولا، تهران 1360 ش، شش دفتر در سه جلد.

47 – الطبرسى، الفضل بن الحسن، مجمع البيان، بىتا، تهران، چاپ دوّم، بىتا.

48 – علامه طباطبايى، سيد محمد حسين، مجموعه رسائل، به كوشش سيد هادى خسروشاهى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، چاپ سوّم، 1370 ش.

49 – نورى، محدث، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، قم: آل البيت، 1408 ه.ق.

50 – شيخ على نمازى، مستدرك سفينة البحار، ج 3.

51 – استاد شجاعى، محمد، مقالات، سروش، تهران، چاپ چهارم، 1378ش، جلد اوّل.

52 – العروس الحويزى، عبد على بن جمعه، نورالثقلين، تحقيق سيد هاشم الرسولى محلاتى، قم: اسماعيليان، الطبعة الربعة، 1412 ه.ق.

53 – ثامنى، سيد مصطفى، وجوه اعجاز قرآن، (مجموعه مقالات دومين كنفرانس تحقيقاتى علوم و مفاهيم قرآن كريم)، دارالقرآن، قم.

54 – طباطبايى، سيدمحمدحسين، ولايت نامه، ترجمه دكتر همايون همتى، تهران: اميركبير، چاپ اول، 1366 ش.

 


پی نوشت ها

[1]– تفسير عياشى، ج 2، ص 311.

[2]– تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 134، ح 406.

[3]– تفسير على بن ابراهيم قمى، ج 2، ص 202.

[4]– مثنوى، دفتر دوم، ابيات 353 ـ 355.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *