خدا مى داند كه ابوذر، مقداد و عمّار چه مقامى داشته اند! اگر امثال آنها در اصحاب نبودند، حقّانيّت مكتب اسلام شناخته نمى شد. به واسطه ى مقام آنها معلوم شد كه اسلام وقرآن مدرسه ى تربيت و ترقّى است؛ ولى عامّه شايد براى اين ها مقامى قايل نباشند، هر چند « عَشَره ى مُبَشَّره اى »(ر.ك: فضائل الصحابة، ص 28؛ سنن ابى داود، ج 2، ص 401؛ سنن ترمذى،ج 5، ص 312؛ مستدرك حاكم،ج 3، ص 316 و 317؛ ج 3، ص 440؛ السنن الكبرى،ج 5، ص 56؛ الجامع الصغير سيوطى، ج 2، ص 155 و…) دارند، ولى هيچ كدام از اين چهار نفر را جزو آنان نشمرده اند، هر چند روايت عشره مبشّره اساسا دروغ است كه امام ـ عليه السّلام ـ مى فرمود: « من جاى آن ها را مى دانم كه… »( ر.ك: كتاب سليم بن قيس، ص 328؛ احتجاج، ج 1، ص 237؛ بحار الانوار، ج 32، ص 198؛ نورالثقلين، ج 5، ص516.) و هم چنين اين روايت نيز دروغ است كه نقل كرده اند رسول اكرم ـ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ـ فرمود: « أَعْلَمُكُمْ مَعاذُ » مغاذ از همه ى شما آگاه تر است. و يااين كه: « أَعْلَمُكُمْ فُلانٌ و أَزْهَدُكُمْ فُلانٌ. »( ر.ك: تحفة الاحوذى، ج 10، ص 155.) فلانى از همه داناتر، و فلانى از همه زاهدتر است. زيرا اين مضامين به اتفاق شيعه و سنى درباره ى حضرت اميرالمؤمنينـ عليه السّلام ـ وارد شده است.
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد