معنای رجم
معنای لغوی
شایسته است ابتدا عین کلام اهل لغت را درباره معنای این واژه نقل نماییم:
ابن فارس در تبیین گوهر معنایی این واژه می گوید: « الراء و الجيم و الميم أصلٌ واحدٌ يرجِع إلى وجهٍ واحد، و هى الرَّمْى بالحجارة، ثم يستعار ذلك. من ذلك الرِّجام، و هى الحجارة. يقال رُجم فلانٌ، إذا ضُرِب بالحجارة..»[1] ابن عباد، ازهری، جوهری و زبیدی نیز مانند ابن فارس ماده «رجم» را به اصل معنایی «رمی بالحجارة» (پرتاب سنگ، سنگ انداختن) بازگردانده اند.[2]
زمخشری این معنا را جزء معنای موضوع له رجم قرار داده، می گوید: «رجمه: رماه بالرجام وهي الحجارة…»[3]
در میان معانی ذکر شده برای رجم، «قتل» معنای دیگری است که اهل لغت بدان تصریح نموده اند. خلیل در اینباره می گوید: « الرَّجْم في القرآن القتل في شأن نوح عليه السلام» ابن عباد می گوید: « الرَّجْمُ: الرَّمْيُ بالحِجَارَةِ. و القَتْلُ» ازهری نیز با صراحت بیشتری می گوید: «والرَّجْم : القَتْل، و قد جاءَ في غير مَوْضع من كتاب الله وإنّما قيل للقتل رجم ،لأنهم كانوا إذا قتلوا رجلاً رَمَوْه بِالْحجارة حتى يَقْتُلوه، ثم قيل لكل قَتْلٍ رَجْم» طبق این بیان به هر قتلی رجم گفته می شود.
نکته دیگری که برخی اهل لغت بدان پرداخته اند این است که «رجم» صفت برای سنگهای ضخیم و بزرگ و البته کوچکتر از «رضام» که مربوط به سنگهای بسیار عظیم است، می باشد. ابن سیده می گوید: « الرُجمة دون الرضام» جوهری نیز می گوید: « الرُّجْمَةُ، بالضم: واحدة الرُّجَمِ و الرِّجَامِ، و هى حجارةٌ ضِخام دون الرِضَامِ»
جمع بندی
نکاتی که از تتبع در منابع لغوی درباره معنای «رجم» به دست می آید، چنین است:
1 – روح معنایی و معنای موضوع له «رجم» سنگ انداختن یا پرتاب سنگ (الرمی بالحجارة) است.
2 – رجم در معنای قتل نیز استعمال شده است.
3 – گرچه رجم به معنای قتل استعمال شده و حتی برخی لغویین مانند ازهری رجم در باب حد زنا را به قتل، معنا نموده اند؛ اما با این وجود در معنای لغوی آن، قید «قتل» اخذ نگردیده است. یعنی آنچه مقوّم معنای رجم است، همان «الرمی بالحجارة» است خواه منجر به قتل مرجوم شود یا نه.
کاربرد قرآنی
مشتقات ماده «رجم» 14 بار در قرآن کریم به کار رفته است. کسانی چون ابن قتیبه[4]، فرّاء، مقاتل بن سلیمان، راغب اصفهانی، طبرسی، زمخشری و قرطبی مشتقات این واژه را در آیات «.. وَ لَوْلا رَهْطُكَ لَرَجَمْناكَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْنا بِعَزيزٍ»، «إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ…»، «قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومينَ»، «قالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ..» و «وَ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ» به «قتلناک»، «یقتلوکم بالرجم»، «من المقتولین»، «لنقتلنّکم» و «أن تقتلونِ» معنا کرده اند.
در میان مفسّران معاصر، علّامه طباطبائی (ره) نیز معنای معروف «رجم» را «كشتن به وسيله سنگباران»[5] می داند و این واژه را در تمامی آیات ذکر شده، حمل بر این معنا می کند. برای مثال، وی ذیل آیه « إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً» می گوید: «و اينكه فرمود:” يرجموكم” معنايش كشتن با سنگ است كه بدترين كشتنها است، زيرا علاوه بر كشتن منفوريت و مطروديت كشته را هم همراه دارد و در اين كه خصوص رجم را از ميان همه اقسام قتل اختيار نمود خود مشعر بر اين است كه اهل شهر عموما با اصحاب كهف دشمنى داشتهاند، زيرا اينان از دين آنان بيرون آمده بودند، با حرصى عجيب مىخواستند با ريختن خون ايشان دين خود را يارى كنند، بنا بر اين اگر دستشان به ايشان برسد بى درنگ خونشان را مىريزند، و چون همه افراد مىخواهند در اينكار شركت جويند لا جرم جز با سنگسار ميسر نمىشود.»[6]
همچنین وی « لَأَرْجُمَنَّكَ» را در آیه «قالَ أَراغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يا إِبْراهِيمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَ اهْجُرْنِي مَلِيًّا» حمل بر معنای معروف آن (کشتن با سنگ) نموده، می گوید: «در اين آيه پدر ابراهيم او را تهديد به بدترين كشتنها كرده، و آن سنگسار است كه با آن افراد رانده شده را شكنجه كرده، مىكشند، و آزر، ابراهيم را با اين كلام خود از خود طرد كرده است»[7]
با توجّه به مطالب نقل شده دو نکته دانسته می شود:
1 – «رجم» در کاربرد قرآنی آن، به معنای «کشتن با سنگ» و «مرجوم» به معنای «مقتول» است. فرّاء با صراحت می گوید: «و عامّة ما كان فى القرآن من الرجم فهو قتل، كقوله “وَ لَوْ لا رَهْطُكَ لَرَجَمْناكَ”». این معنا، نسبت به معنای لغوی «رجم» اخصّ است.
2 – سنگسار (کشتن با سنگ) به عنوان یکی از انواع قتل و مجازات های سخت در امم پیشین وجود داشته است.
معنای «رجم» در فقه
«رجم» در منابع فقهی دارای اصطلاح و تعریف خاصّی است. در تعریف این واژه آمده است: «هو رمى الزاني المحصن بالحجارة حتى الموت.»[8] این معنا به خوبی از کلمات فقهاء قابل برداشت است. علّامه حلّی (ره) در باب حدّ زانی می گوید: «يدفن المرجوم إلى حقويه و المرأة إلى صدرها، و يرجم بالحجار الصّغار، لئلّا يتلف سريعا، من ورائه، و يتقى وجهه إلى أن يموت، ثمّ يدفن المرجوم بعد الصلاة عليه، و يؤمر قبل رجمه بالاغتسال.»[9]
بنابر این آنچه در دامنه فقه از واژه «رجم» مراد است، این است که زانی محصن سنگسار شود تا بمیرد و لذا در معنای اصطلاحی رجم، قید «قتل» و «موت» اخذ شده است.
[1] مقاییس اللغة
[2] رک: المحیط فی اللغة، تهذیب اللغة، الصحاح، تاج العروس
[3] اساس البلاغة
[4] ابن قتیبه ، مقاتل بن سلیمان ، راغب اصفهانی و نیز مفسّرانی چون طبرسی (ره) و زمخشری و قرطبی (لقتلناک بالرجم، ج10، ص91)
الكهف/ 20: «إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعيدُوكُمْ في مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً»
قرطبی (قال الزجاج: معناه بالحجارة، و- هو أخبت القتل. و- قيل: يرموكم بالسب و- الشتم، و- الأول أصح، لأنه كان عازما على قتلهم كما تقدم في قصصهم. و- الرجم فيما سلف هي كانت على ما ذكر قبله [عقوبة «2»] مخالفة دين الناس، إذ هي أشفى لجملة أهل ذلك الدين من حيث إنهم يشتركون فيها. ج11، ص375) زمخشری: (يعنى: و لا يفعلنّ ما يؤدى من غير قصد منه إلى الشعور بنا، فسمى ذلك إشعارا منه بهم، لأنه سبب فيه الضمير في إِنَّهُمْ راجع إلى الأهل المقدر في أَيُّها. يَرْجُمُوكُمْ يقتلوكم أخبث القتلة و هي الرجم الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج2، ص: 711) طبرسی: («يَرْجُمُوكُمْ» أي يقتلوكم بالرجم و هو من أخبث القتل عن الحسن و قيل معناه يؤذوكم و يشتموكم يقال رجمه بلسانه عن ابن جريج، مجمع البیان، ج6، ص706) ابن قتیبه (ج1، ص226) راغب اصفهانی، مقاتل ج2، ص579)
الشعراء/ 116: قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومينَ
تفسیر مقاتل من المقتولين ج3، ص272، قرطبی (لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ) أي بالحجارة، قاله قتادة. و- قال ابن عباس و- مقاتل: من المقتولين. قال الثمالي: كل مرجومين في القرآن فهو القتل إلا في مريم:” لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ” أي لأسبنك. و- قيل:” مِنَ الْمَرْجُومِينَ” من المشتومين، قاله السدى. ج14، ص121) راغب اصفهانی
يس/ 18: قالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَ لَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذابٌ أَليمٌ
مقاتل ج3، ص576: لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ لئن لم تسكتوا عنا لنقتلنكم، فرّا: و قوله: لَنَرْجُمَنَّكُمْ [18]. يريد: لنقتلنكم. و عامّة ما كان فى القرآن من الرجم فهو قتل «2»، كقوله (وَ لَوْ لا «3» رَهْطُكَ لَرَجَمْناكَ). معانی القرآن، ج2، ص374،
الدخان/ 20: وَ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ
مقاتل ج3، ص821 : أَنْ تَرْجُمُونِ- 20- يعنى أن تقتلون، ابن قتیبه، ج1، ص346، زمخشری، ج4، ص274،
[5] ترجمه الميزان، ج14، ص: 78
[6] ترجمه تفسیر المیزان، ج13، ص: 363
[7] ترجمه الميزان، ج14، ص: 78
[8] معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج2، ص: 131
[9] تحرير الأحكام الشرعية على مذهب الإمامية (ط – الحديثة)؛ ج5، ص: 319 گرچه از نظر نباید دور داشت که حکم رجم برای لواط نیز بیان شده است اما از آنجا که محدوده بحث ما محدود به زنای محصنه است و در منابع فقهی تنها مجازاتی که برای مرتکب این فعل ذکر شده، رجم است بر خلاف فعل «لواط» که قتل او مخیّر بین رجم و سیف و احراق نار و القاء جدار و القاء از شاهق (بلندی) بیان شده؛ لذا از پرداختن به آن صرف نظر نمودیم.