اولاً حضرت در حال معراج بيدار بود و ثانياً جسم داشت. منتها بخشى از سير او مربوط به زمين و بخشى ديگر مربوط به ملكوت بود. الان كه ما در اين مكان در حال صحبت كردن هستيم و اين معارف الهى هم مطرح مىشود اولاً بيدار هستيم، ثانياً جسم داريم، ثالثاً گفتگو، ديدن و شنيدن ما جسمانى است، رابعاً فهميدن ما جسمانى نيست.

ممكن است در جمع ما كسى باشد كه اين معارف را متوجه نشود و درك نكند هر چند جسمش اين جا حضور داشته باشد. مثلاً كودكى كه در جمع ما است مىبيند و مىشنود و بيدار هم هست ولى پيام و محتواى مطالب مطرح شده را درك نمىكند.

در مورد معراج پيامبر هم اين مطلب مطرح است. بخشى از معراج مربوط به جسم است يعنى همان سير شبانه از مسجد الحرام تا مسجد الاقصى: «سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بارَكْنا حَوْلَه»[1] اما بخشى ديگر از معراج كه مربوط به مشاهده انبيا و سدرة المنتهى و گفتگو با جبرئيل و دريافت وحى و رسيدن به مقام قاب قوسين و امثال ذلك است جسمانى نبوده، گر چه پيامبر در اين قسمت جسم داشته و بيدار هم بوده است، ولى درك آن حقايق والا به وسيله روح صورت مىگرفته است.

اگر قرار باشد همه معراج، جسمانى تلقى شود لازمهاش آن است كه آنجا كه قرآن مىفرمايد: «ثُمَّ دَنا فَتَدَلّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى»[2] جسمانى باشد، يعنى دُنُوّ (يعنى نزديك شدن)، قاب قوسين (كه نشانه شدت نزديكى است)، سدرهالمنتهى و… هم جسمانى باشد در حالى كه جسمانى بودن اين امور محال است.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:آیت اللّه عبداللّه جواد آملی/پرسش وپاسخ دانشجویی


[1] – سوره اسراء17: آيه 1.

[2] – سوره نجم53: آيه 9.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *