معراج و معاد، هم جسمانى است و هم روحانى. در جريان معاد حتماً حسّ، چشم و گوش هست ولى خدا جسم نيست كه ديده شود. انسان با چشم خود ظاهر اشياء مادى را مىبيند ولى از ديدن باطن اشياء مادى هم ناتوان است چه رسد به ديدن موجودات غير مادى. بنابراين درست است كه معاد جسمانى است اما انسان، خدا را با جان خود درك مىكند. قرآن كريم فرمود: «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ»[1] چشمها خدا را نمىبيند و خدا چشمها را مىبيند و او لطيف خبير است.

اين آيه چهار قسمت دارد. 1 – چشمها خدا را نمىبيند براى اينكه او يك موجود مجرد است، ماده نيست، در يك جهت معين نيست، او خودش جهت آفرين است، چشم آفرين است لذا به چشم نخواهد آمد.

2 – خدا چشمها را ادراك مىكند، ديدن چشم، امانت و خيانت چشم را هم درك مىكند. او مىداند كه فلان انسان، نگاهش همراه با مهربانى است ياخشم و غضب، به نامحرم نگاه مىكند يا نه، استراق بصر دارد و نامهاى را كه نبايد بخواند ديد مىزند يا نه: «يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ»[2] حتى آن چه را كه درون دلها نهان است مىبيند و مىداند.

3 – چون لطيف و مجرد است چشم او را نمىبيند

4 – چون خبير است همه چشمها را مىبيند.

در اينكه ذات اقدس اله را در قيامت مىبينيم ولى نه با چشم مادّى حرفى نيست. همه ما خواب مىبينيم و چيزهايى در خواب رؤيت مىكنيم و مىشنويم اما اين ديدنها و شنيدنها با چشم باطن و با جان صورت مىگيرد. بعضى اشخاص چشم و گوش سالم دارند ولى قرآن مىفرمايد اينها كر، كور و گنگ هستند: «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ».[3]

در واقع قرآن به آن چشم و گوش باطنى اشاره دارد – كسى كه نشنود، حرف زدن هم ياد نمىگيرد يعنى گنگ است – قرآن مىفرمايد بعضى به سخنان معلم الهى گوش ندادند، و سخنان الهى را ياد نگرفتند، به اين دليل حرف زدن نمىدانند و گنگ هستند. به هر حال انسان با چشم باطن خدا را در قيامت مىبيند و اگر در دنيا كور باطن بود در قيامت هم كور وارد محشر مىشود.

قرآن كريم درباره اين گروه فرمود: «وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى»[4] روز قيامت آنها را كور وارد محشر مىكنيم، آن وقت اعتراض مىكنند كه خدايا! چرا ما را كور محشور نمودهاى در حالى كه در دنيا بينا بوديم: «رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمى وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً»[5] در جواب آنها خداوند مىفرمايد: «كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى»[6] تو در دنيا كور بودى (كور باطنى) و آن معارف الهى و حقايق معنوى كه بايد مىديدى، نديدى. در دنيا حق و باطل بود، راه صحيح و اشتباه بود تو عمداً خود را به كورى زدى و فقط باطل را ديدى.

قيامت فقط محل ظهور حقايق است و باطل در آن راه ندارد. آن حقايقى كه در آخرت هست در دنيا نديدى، در آخرت هم نمىتوانى ببينى. لذا اين شخص جهنم و شعله آن را به خوبى مىبيند و هراسناك مىشود ولى انبيا و اوليا و بهشت را نمىتواند ببيند؛ كورى آخرت كورى فيزيكى نيست.

مرحوم ابن بابويه از ابوبصير (ابوبصير به اشخاص نابينا مىگويند) شاگرد امام صادق (علیهالسلام) نقل مىكند كه او خدمت حضرت عرض كرد: آيا مىتوان خدا را در قيامت ديد؟ حضرت فرمود آرى، بلكه قبل از قيامت هم مىتوان ديد. عرض كرد چه موقع؟ حضرت فرمود روز «اخذ ميثاق»، همان روزى كه خداوند در مورد آن فرمود: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ»[7] در قيامت مىتوان خدا را ديد ولى نه با چشم سر، بلكه با چشم جان.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:آیت اللّه عبداللّه جواد آملی/پرسش وپاسخ دانشجویی


[1] – سوره انعام6: آيه 103.

[2] – سوره غافر40: آيه 19.

[3] – سوره بقره 2: آيه 17.

[4] – سوره طه20: آيه، 124.

[5] – سوره طه20: آيه 125.

[6] – سوره طه 20: آيه، 126.

[7] – سوره اعراف 7: آيه 172.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *