واژه «مد» واژه اى فرانسوى است و به معناى طرز، اسلوب، عادت، شيوه، سليقه، روش، رسم، و باب روز آمده است.[1]
Mode از ريشه لاتين Modus گرفته شده است. اين واژه پس از جنگ جهانى اول، به دنبال نفوذ تمدن غرب، وارد زبان فارسى شد.[2] در زبان انگليسى اصطلاح fashionبراى مد به كار مى رود.
مد يك پديده اجتماعى و الگوى فرهنگى رايجى است كه به دلايل مختلف در يك زمان معين توسط بخشى از جامعه پذيرفته مى شود و داراى دوره اى نسبتاً كوتاه است و سپس فراموش مى شود؛ و مدگرايى آن است كه فرد، سبك لباس پوشيدن و طرز زندگى و رفتار خود را طبق برخى الگوها تنظيم و به محض آن كه الگوى جديدى در جامعه رواج يافت، از آن پيروى كند.[3]
درباره نحوه شكل گيرى مد و شكل امروزى اين پديده، به دو نكته اشاره مى شود:
الف – شكل گيرى پديده مد
در جامعه ابتدايى كه هنوز طبقه هاى اجتماعى شكل نگرفته بود و رقابت اقتصادى وجود نداشت، زنان و مردان، بدن شان را رنگ آميزى و زينت مى كردند اما نه براى زيبايى. در آن زمان لازم بود همه افرادى كه به دليل قرابت، متعلق به گروه مشخصى بودند، خود را به شكل خاصى «نشانه گذارى» كنند.
با گذشت زمان و شكل گيرى جامعه طبقاتى، اين نشانه ها دگرگون گرديد و به مد ـ كه نابرابرى اجتماعى را نشان مى داد ـ تبديل شد؛ به گونه اى كه در آن دوران، مد نشانه تمايز طبقاتى زنان و مردان طبقه حاكم بود و آنان را از طبقات ديگر باز مى شناساند.
اين نوع مدگرايى در دربار فرانسه و پيش از انقلاب كبير فرانسه به اوج خود رسيد به گونه اى كه شاهان، شاهزادگان و اشراف زمين دار و مردان و زنان آنها طبق مد روز به بهترين شكل لباس مى پوشيدند، صورت هايشان را پودر مى زدند و موهايشان را رنگ مى كردند، از والان هاى توردار، زينت آلات، طلا و نظاير آن استفاده مى كردند.[4]
شكل ديگرى از مدگرايى نيز در دهه 1920م به چشم مى خورد كه هنرمندان از طريق پوشش، رنگ ها و زيورآلات و يراق هايى با رنگ هاى فلاشى، هم شكل نبودن خود را ابراز مى داشتند. هم چنين عصبانيت جوانان اروپايى از بزرگ ترها و از قيود و نظم هاى اجتماعى در اين دوران به تشكيل گروه هايى منجر شد كه لباس هاى تيره مى پوشيدند و روى بلوزهاى سياه، جملاتى خشم آلود مى نوشتند و شلوارهاى افتاده و گشاد به تن مى كردند. نمونه هايى از اين دست در ساير كشورها هم ديده شده است.[5]
ب – آغاز مدگرايى به شكل امروزى
مدگرايى به شكل كنونى، از قدمت چندانى برخوردار نيست و سرآغاز آن به 1960 ميلادى برمى گردد.
يكى از مهم ترين تحولات دهه 60، شكل گيرى جنبش هاى ضدجنگ در ايالات متحده آمريكا بود.در همين سال ها بود كه دو گروه معروف هيپى ها (Hippie) و بيتل ها (Beetele)ظهور كردند و با روى كار آمدن پانك ها (Punk)در دهه 70 ميلادى يك مثلث اعتراضى ساخته شد. اعضاى اين گروه ها براى اعتراض به اوضاع اجتماعى آمريكا با پرداختن به نوع لباس خاص، آرايش موى عجيب و رفتارهاى اجتماعى هنجارشكنانه، تلاش كردند تا اعتراضات اجتماعى خود را بيان كنند. اين گروه ها نخستين گروه هايى بودند كه شكل ظاهرى و ايده هايشان در دنيا به عنوان مد، مورد تقليد قرار گرفت.[6]
در ابتداى دهه 1980 عدّه اى از متفكران و انديشمندان سياه پوست آمريكايى، گروهى را تشكيل دادند كه يكى از اهداف آن ايجاد صلح و آرامش در آمريكا و فرو نشاندن آتش دشمنى بين سياه و سفيد بود؛ به همين دليل اين گروه خود را جمهور صلح امريكايى (Republic American Peace)يا به اختصار RAPناميد. آنان با شعار آزادى و صلح، به ترويج موسيقى تند جاز اقدام نمودند كه به همين نام نيز مشهور شد. اين گروه در تداوم حيات و فعاليت خود و به مرور زمان از ماهيت اصلى تفكر خود در زمان شكل گيرى فاصله گرفت و به سرنوشت گروه پانك دچار شد. در اين راستا مى توان از گروه هاى ديگرى مانند متاليكا (Metalica)هوى متال (Heavymetal)راك (Rock)و مارداك (Mardock)نيز نام برد.[7]
نكته جالب توجه اينكه اين گونه رفتارها و موج هاى اجتماعى به آسانى به جوامع ديگر سرايت مى كند و بدون توجه به هدف و فلسفه پيدايش آنها، از سوى جوانان مورد تقليد قرار مى گيرد.
در شكل گيرى روند مدهاى امروزى علاوه بر جريان هاى اجتماعى، دو جريان ديگر نيز تأثيرگذار بوده اند:
1 – مدهايى كه از سوى گروه هاى منحرف اعتقادى و اخلاقى – همچون شيطان پرست ها – شكل گرفته و با پشتيبانى سرمايه گذاران و سودجويان گسترش مى يابد.
2 – مدهايى كه براساس الگوگيرى از افراد خاص شكل گرفته و در يك مقطع زمانى مورد تقليد قرار مى گيرد؛ مانند موج هاى ايجاد شده توسط برخى فيلم هاى سينمايى و يا برخى بازيكنان فوتبال و…
پی نوشت ها
[1] – ر.ك: لغت نامه دهخدا، على اكبر دهخدا، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1352، ص41.
[2] – آيين بهزيستى در اسلام، احمد صبور اردوبادى، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1367 ش، اول، ج4، صص15 – 16.
[3] – ر.ك: نگاهى به پديده مدگرايى، حسين بافكار، طوبى، شماره 21، شهريور 1386.
[4] – برگرفته از: آرايش، مد و بهره كشى از زنان، جوزف هنسن، ايولين ريد، مارى آليس واترز، مترجم: افشنگ مقصودى، تهران، نشر گل آذين، 1381ش، اول، صص 103 – 102.
[5] – ر.ك: مد و لباس، اين بار در مجلس، يدالله آزرمى، مجله سروش، شماره 1233، سال 1383.
[6] – ر.ك: بررسى پديده مد و مدگرايى در جامعه، عمار عطاپور، اميد انقلاب، شماره 362، دى 1384.
[7] – هويت انسانى زن در چالش آرايش و مد، مريم رفعت جاه، فصلنامه «كتاب زنان»، شماره 38، ص 135.