مهمترین جیز در عا این است که [دعاکننده،] مدعوّ [خداوند] را بشناسد؛ و امیدوار به اجابتش باشد.

اغلب مردم در معرفت و شناخت خداوند، مبتلا به تنزیه محض هستند که لازمه‌اش ابطال و انکار می‌باشد.[1] و بعضی نیز یک چیز تو خالی را تصوّر می‌کنند که محیط بر افلاک [ و آسمان ها] است! خدایی را می‌خوانند که در بلندی بسیار دوری قرار داد! یا گمان می‌کنند که عالم و خودشان، [موجودات] مستغنی و مستقلّ [و روی پای خود] هستند!

منبع: کتاب به سوی دوست،  ص 182


[1]– ««تنزیه صرف» یعنی این‌که خداوند را پاک و منزّه و بالاتر از این بدانند که بتوان به او شناختی داشت و توجّهی نمود و معرفتی پیدا کرد! تنزیه محض، مخالف صریح آیات و روایات و موجب سدّ راه معرفت است. و لازمه‌ی چنین تنزیهی، نفی و انکار وجود خداوند است بدون آن‌که خود تنزیه کننده بداند. حضرت مؤلّف، این مطلب را مفصّل‌تر در کتاب شریف «لقاء الله» شرح داده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *