چرا در بعضی از آیات «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول» آمده و در بعضی «اطیعوا الله و الرسول»؟ چرا در بعضی فعل تکرار شده و در بعضی نشده است؟!

پاسخ اجمالی

اطاعت از پیامبر اسلام(ص) در کنار اطاعت از خدای متعال، از جمله دستورات قرآن کریم است و به تصریح این کتاب مقدس، هر کسی که از پیامبر(ص) اطاعت کند، در واقع از خدا اطاعت کرده است.[1]
با این وجود، اطاعت همزمان از خدا و پیامبر(ص) در آیاتی از قرآن مطرح شده، با این تفاوت که در برخی از آنها، فعل ناظر بر اطاعت، تکرار شده، مانند «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول»، و در برخی دیگر تنها با یک فعل، لزوم این اطاعت اعلام شده است، مانند «اطیعوا الله و الرسول». حال آیا این دو گروه از آیات با هم تفاوت دارند؟ و آیا می تواند عنایتی در تکرار باشد؟!
برخی از مفسران معتقدند، اگر لفظ «اطیعوا» تکرار هم نمی شد، هیچ اشکالی پیش نمی آمد و هدف از آیه که اطاعت از پیامبر باشد  رسانده می شد، اما در عین حال نکته ای در این تکرار وجود دارد؛ مانند:
1 – «أَطِیعُوا الله»، امتثال اوامر و دستورات دینى است هم آنچه از سوی پیامبر(ص) به مکلفان ابلاغ شده و هم آنچه انسان خود به وسیله رسول باطنى عقل آن را درک کرده باشد، زیرا: «کلما حکم به العقل حکم به الشرع»، و «کلما حکم به الشرع حکم به العقل».
و تکرار لفظ «اطیعوا» براى آن است که باید در اطاعت رسول خدا(ص) در اعمال و احکام ولایی که مفاد: «النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»
[2]است نیز تسلیم باشید؛ نظیر تعیین جانشین، انتخاب والى و نصب قضات و…؛ لذا خیال نشود که اطاعت رسول عین اطاعت خدا است و تکرار زیادى است.[3] به بیان دیگر؛ تکرار کلمه «أَطِیعُوا»، نشانه ‏ى دو نوع دستور می ‏باشد؛ یکی دستورات ثابت الهى و دیگر دستورات حکومتى پیامبر(ص)؛ یعنی خدا را در اوامرش اطاعت کنید و تسلیم احکام پیامبر باشید.[4]
۲ – تکرار کلمه «اطیعوا» در این جا بیانگر این حقیقت است که اطاعت از خدا با اطاعت از پیامبر فرق می ‏کند و هر کدام نوع خاصى دارد. اطاعت از خداوند یک اطاعت استقلالى است و عقل بشر حکم می کند که از خدا از آن جهت که خدا است باید اطاعت کرد، ولى اطاعت از رسول، یک اطاعت واسطه ‏اى و تبعى است؛ یعنى ما از آن جهت از رسول اطاعت می کنیم که خدا اطاعت او را واجب کرده و او احکام خدا را به ما می رساند و اگر چنین نبود، اطاعت او به عنوان یک فرد بشرى بر مکلفان لازم و واجب نبود.[5]
۳ – تکرار نشان تأکید و اهتمام ویژه در اطاعت است.[6]
۴ – در پایان می توان گفت که تنوع در گفتار نیز از دلایل جذابیت قرآن بوده و خود به تنهایی می تواند دلیل مناسبی برای تکرار در برخی از آیات و عدم تکرار در برخی دیگر باشد.

 

 

 

 منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[1] . نساء، 80.

[2]. احزاب، 6. پیامبر(ص) نسبت به مؤمنان از خود آنان سزاوارتر است.

.[3] طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏4، ص 464، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش.

[4]. فیضی دکنی، ابوالفضل، سواطع الالهام فی تفسیر القرآن، تحقیق، آیت الله زاده شیرازی،‏ سید مرتضی، ج ‏2، ص 18، قم، دارالمنار، چاپ اول، 1417ق؛ قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج ‏3، ص 162، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، 1383ش.

[5]. جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏3، ص 257، بی جا، بی تا.

[6]. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج ‏5، ص 202، بی جا، بی نا، بی تا؛ ابن عطیه اندلسی، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق، عبدالشافی محمد، عبدالسلام، ج ‏2، ص 23، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1422ق.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *