ابن سعد از سلمی روایت کرده است:

فاطمه (ع) دختر پیامبر اکرم (ص) نزد ما بود که بیمار شد و در روز رحلتش، علی (ع) بیرون رفت. فاطمه (ع) به من گفت: ای مادر! برای شستشوی من،‌آب بریز من،‌آب ریختم و او خود را به بهترین صورت،‌شستشو داد. سپس فرمود: جامه‌های نو را برایم بیاور! ان‌ها را آوردم و او، پوشید و فرمود بسترم را در وسط اتاق بگستران من نیز به دستوراتش عمل نمودم  بر پشت و رو به قبله، خوابید و فرمود: ای مادر! هم اکنون، قبض روح خواهم شد و خود،‌غسل نمودم تا کسی بند لباسم را نگشاید.

سلمی گوید: هنگامی که فاطمه (ع) از دنیا رفت، علی (ع) را خبر کردم و آمد. فرمود: به خدا سوگند! کسی اندام او را نخواهد دید. سپس جنازه را برداشته و او را با همان غسلی که انجام داده بود به خاک سپرد.

قال ابن سعد:

أخبرنا یزید بن هارون،‌أخبرنا إبراهیم بن سعد، عن محمّد بن إسحاق، عن عليّ ابن فلان بن أبي رافع، عن أبیه عن سلمی قالت: مرضت فاطمة بنت رسول الله (ص) عندنا، فلمّا کان الیوم الّذي توفّیت فیه خرج عليّ، قالت لي: یا اُمّه اسکبي لي غُسلاً. فسکبت لها فاغتسلت کاحسن ما کانت تغتسل. ثمّ قالت: ائتیني بثیابي الجُدُد، فأتیتها بها فلبستها ثمّ قالت: اجعلي فراشی وسطالبیت. فجعلته فاضطجعت علیه و استقبلت القبلي ثمّ قالت لي: یا أمّه إنّي مقبوضة السّاعة و قد اغتسلت فلا یکشفنّ أحد لي کتفاً قالت: فماتت، جاء عليّ فاخبرته فقال: لا والله لا یکشف لها أحد کتفاً فاحتملها فدفّنها بغسلها ذلک.[1]

 


[1]ـ الطّبقات الکبری 8:22، تاریخ المدینة المنورة 1: 180، المناقب لابن شهر آشوب 3: 364 رواه ملخصاً بتفاوت، کشف الغمة 1: 501 بتفاوت یسیر، تذکرة الخواص: 286.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *