در نجف، به طلبه‌ای که معمّم نباشد، حجره نمی‌دادند و من هم از خدا خواسته، پیش آیت الله سید محمد باقر صدر، معمّم شدم.

لباس روحانیت را که پوشیدم، از خوشحالی در جایم بند نبودم. برای این‌که از کودکی منتظر چنین لحظه‌ای بودم؛ اما واقعا احساس سنگینی کردم. می‌دانستم که دیگر نباید هر کاری را انجام دهم و باید مواظب رفتارها و گفتارهایم باشم.

 

منبع: کتاب «سید عزیز»- نشر یازهرا سلام الله علیها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *