در سخنان امیر المؤمنین علی علیه السلام به صراحت تفرقه و پراکندگی امّت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم، جنگ‌ها و حوادث خونین داخلی، انحراف از خط اصیل اسلام و دوری از مفاهیم، تعالیم و احکام دین را تا روز قیامت بر عهده قریش می‌گذارد که باید در پیشگاه پروردگار متعال پاسخ‌گو باشد. در این‌جا به گوشه‌ای از سخنان علی علیه السلام در این‌باره اشاره می کنیم و شرح، تحلیل و تفسیر آن را بر عهده خواننده فهیم و خردمند وامی‌گذاریم:

 

پروردگارا قریش را خوار گردان که حقّ مرا منع کردند و خلافتم را غصب نمودند.

 

آنان برای نبرد با من همدست شدند همان‌گونه که پیش از این در نبرد با رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم همدست شده بودند. آن خداوندی که کیفر گناهان را می‌دهد قریش را کیفر دهد که پیوند خویشاوندی مرا بریدند و حکومتی را که از آنِ فرزند مادرم بود از من بستدند.

 

 

بار خدایا؛ می‌خواهم که مرا در برابر قریش و آنان‌که قریش را یاری می‌کنند، یاری فرمایی. آنان پیوند خویشاوندی مرا بریدند و منزلت مرا خرد شمردند و برای نبرد با من در امری که از آنِ من بود دست به دست هم دادند. سپس در جایی گفتند حق آن است که آن را بستانی و در جای دیگر گفتند که آن را واگذاری.

از هنگامی که خداوند محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم را به پیامبری برانگیخت، از این مردم آسایش ندیدم. قریش از همان هنگام که کوچک بودم مرا بیم می‌دادند و چون بزرگ شدم با من دشمنی کردند، تا آن‌که خداوند رسول خویش را قبض روح کرد و آن رویدادی سخت و بزرگ بود و بر آنچه توصیف می‌کنید، خدا یاری ده است.

 

«فَإِنَّهَا كَانَتْ أَثَرَةً شَحَّتْ عَلَيْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ آخَرِينَ».[6]

بدان سبب بود که امر خلافت مقامی رغبت افزاست. گروهی سخت بدان آزمند شدند و گروهی سخاوت ورزیدند و از آن چشم پوشیدند.

 

 

منبع: اقتباسی از ترجمه کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلى الله عليه وآله، ج10 


[1]ـ شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، 9/306؛ مناقب اهل البیت (علیهم السّلام)، 446؛ میزان الحکمه، 1/146؛ موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب (علیه السّلام) فی الکتاب و السنة و التاریخ، 9/418؛ التحفة العسجدیه، 142؛ الغارات، 2/768؛ الاربعین، شیرازی، 191.

[2]ـ نهج البلاغه، شرح عبده، 3/61؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، 2/119؛ 9/306؛ 16/148ـ 151؛ مصباح البلاغه، 4/129؛ الغارات، 2/431؛ الاربعین، شیرازی، 191؛ مناقب اهل البیت (علیهم السّلام)، 446؛ موسوعة احادیث اهل البیت (علیهم السّلام)، 5/393؛ المعیار و الموازنه، 180؛ نهج السعاده، 5/302؛ الدرجات الرفیعه، 156؛ الجمل، 61ـ62؛ میزان الحکمه، 1/146؛ موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب (علیه السّلام) فی الکتاب و السنة و التاریخ، 9/418؛ 11/334ـ 336؛ التحفة العسجدیه، 142.

[3]ـ نهج البلاغه، شرح عبده، 2/202؛ مصباح البلاغه، 1/147؛ 4/79؛ الاقتصاد، طوسی، 210؛ الجمل، 92؛ الغرات، 1/308؛ 2/570؛ التعجب، 69؛ النص و الاجتهاد، 444؛ کشف المحجة لثمرة المهجه، 180؛ مناقب آل ابی‌طالب، 2/48؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، 4/104؛ 6/96؛ 9/305؛ 11/109؛ 20/298؛ المسترشد، 416؛ مکاتیب الرسول (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، 1/579.

[4]ـ ر. ک: نهج البلاغه، شرح عبده، 2/227؛ مصباح البلاغه، 1/148؛ 4/79؛ الاقتصاد، طوسی، 210؛ الجمل، 92؛ الغارات، 1/308؛ 2/570؛ التعجب، 69؛ النص و الاجتهاد، 444؛ کشف المحجة لثمرة المهجه، 180؛ مناقب ال ابی‌طالب، 2/48؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، 4/104؛ 6/96؛ 9/305؛ 11/109؛ 20/298؛ المسترشد، 80؛ موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب (علیه السّلام) فی الکتاب و السنة و التاریخ، 7/101.

[5]ـ نهج البلاغه، شرح عبده، 1/81؛ 2/64؛ المسترشد، 372؛ الاربعین، شیرازی، 177؛ بحار الانوار، 29/485؛ 38/159؛ مناقب اهل البیت (علیهم السّلام)، 456؛ مستدرک سفینة البحار، 7/548؛ المرامعات، 391؛ مکاتیب الرسول (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، 1/579؛ 3/732؛ میزان الحکمه، 3/2360.

[6]ـ نهج البلاغه، شرح عبده، 1/81؛ 2/64؛ المسترشد، 372؛ الاربعین، شیرازی، 177؛ بحار الانوار، 29/485؛ 38/159؛ مناقب اهل البیت (علیهم السّلام)، 456؛ مستدرک سفینة البحار، 7/548؛ المرامعات، 391؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، 9/241؛ موسوعة احادیث اهل البیت (علیهم السّلام)، 7/86؛ مکاتیب الرسول (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، 1/579؛ 3/732؛ میزان الحکمه، 3/2360.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *