براى همگان بهرهمندى از معارف قرآن تا حدودى ممكن است؛ امّا براى فهم آن ـ به عنوان منبع اساسى معرفت دينى ـ نيازمنديم كه ابزارهاى خاص آن را بيابيم و حدود استفاده از هر يك از آنها و ميزان تأثير و اعتبار آنها را بدانيم. مهمترين ابزارها براى فهم قرآن، عبارت است از:
يك. ادبيات و قواعد زبانشناختى
براى درك سخن هر گوينده و نقطه آغاز تفاهم، آگاهى از قواعد اوليه مربوط به زبان و لغت او ضرورى است. از اين رو داشتن اطلاعات كافى و عميق از ادبيات اين زبان، داراى اهميت است. در ادبيات نيز فهم معناشناسى واژهها، آشنايى به علم صرف و علم نحو ـ كه جايگاه تركيبى كلمات را در ساختار جملات مشخص مىسازد ـ و اطلاع از علم معانى و بيان و بديع بايسته است.
دو. آشنا بودن به مضمون و سياق خود قرآن
قرآن، قراينى دارد كه بعضى پيوسته و برخى ناپيوسته است و براى فهم مقصود هر گوينده، مناسبترين شيوه آن است كه سخنان گوناگون خود او را در كنار هم و مرتبط با هم بنگريم. اين شيوه در ارزيابى و نتيجهگيرى پرفايده است.
سه. سنت معصوم عليهالسلام
از جمله شئون پيامبر صلىاللهعليهوآله و ائمه عليهمالسلام ، تبيين مقاصد كتاب الهى است: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ.»[1]
علامه طباطبايى مىنويسد: «آيه مباركه دليل بر حجّت بودن سخن پيامبراكرم صلىاللهعليهوآله در شرح آيات قرآن كريم است».[2]
سنّت و سخن معصوم عليهالسلام در تفسير قرآن و تعليم شيوه تفسير به مردم و تعليم راهيابى به بطون قرآن، نقش اساسى دارد.
چهار. عقل و تفكر خلاق
مفسّر و بهره گيرنده از قرآن، بايد عقل فعّال و تفكّر خلاّق داشته باشد تا بتواند از اين ابزار، به طور صحيح و دقيق، معارف دينى را از آيات آن استفاده كند. براى مثال در معارف عقلى قرآن، درك بديهيات و مسلمات عقلى و به كار بستن آنها لازم و بايسته است و… .
پنج. جامع نگرى
دين مجموعه عقايد و آموزههايى را ارائه داده كه اينها، بايد با هم سازگار باشد. از اين رو در برداشت از قرآن، بايد هر مفهوم قرآنى، در مجموعههاى آموزههاى دينى ـ كه از منابع اصلى به دست آمده ـ نگريسته شود. فهم عميق معانى قرآن، نياز به تلاش علمى بسيار دارد؛ لذا مفسرانى موفق بودهاند كه كولهبارى از سابقه علمى و تحقيقى بر دوش آنان بوده است.[3]
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
نویسنده:گروه مؤلفان
[1] – نحل 16، آيه 44.
[2] – الميزان، ج 12، ص 261.
[3] – براى آگاهى بيشتر در اين زمينه به كتابهاى علوم قرآنى مراجعه شود؛ از جمله:
الف. كمال، دزفولى، شناخت قرآن؛
ب. محمدحسين، بهشتى، روش برداشت از قرآن؛
پ. محمدباقر، سعيدى روشن، علوم قرآنى.