علامه طباطبائى(ره) درباره رسيدن به مدارج معنوى به دو نكته اساسى اشاره مى كند:
الف. داشتن عقيده راسخ و استوار.
ب. مراقبت از نفس و نگهبانى از دل و محافظت باطن از شرهاى شيطانى.
ايشان درباره قسم دوم فرمود: «بذر سعادت، مراقبت است. مراقبت يعنى كشيك نفس كشيدن؛ يعنى حريم دل را پاسبانى كردن. اين تخم سعادت را بايد در مزرعه ى دل كاشت و بعد با عمل هاى صالح و آداب و دستورهاى قرآنى، اين نهال سعادت را بپروراند».[1]
ناگفته نماند، تمدنى كه هم اكنون در جهان حاكم است با سرشت فطرى و ساختمان طبيعى انسان منطبق و هماهنگ نيست؛ چه، در اين تمدن، انسان فراموش شده، انسانيت سركوب، و موازنه ماده و معنا بر هم برخورده است. در اين تمدن، جنبه مادى بشر بيش از حد مورد حمايت واقع، و جنبه معنوى بشر كه مهم تر است مورد بى اعتنايى يا به بوته فراموشى سپرده شده! در تمدن كنونى دنيا اكثريت مردم سعادت را تنها در ارضاى غريزه ها، قانع كردن شهوت ها و فزونى لذت ها جستجو كرده و براى تعالى معنوى و تكامل روحى ارزشى قايل نيستند.
اما آنان كه در پى سعادت و رستگارند بايد خود را بشناسند، از ذخيره هاى درونى و برونى خويش آگاه شوند و طبق سنن آفرينش گام بردارند، تمام جهت هاى مادى و معنوى را مورد توجه قرار داده، تمايل هاى انسانى و غريزه هاى خود را با رعايت تعادل و موازنه تأمين نموده و هيچ يك را فداى ديگرى نكنند.
در اين راستا امام هشتم عليه السلاممى فرمايد: «از ما نيست كسى كه دنياى خود را براى دين ترك گويد يا دين خود را براى دنيا از دست دهد». سپس خاطر نشان فرمود: «كه آيين خدا را به درستى بشناسيد و با آگاهى و بصيرت از آن پيروى كنيد».[2]
با اين مقدمه سراغ شمارى از راه كارهايى كه نيل به معنويت را در ما تقويت مى كند، مى رويم:
1 – تفكّر و برهان:
با برهان هايى كه در كتاب هاى حكمت و كلام و عرفان اقامه شده، اثبات مى شود كه تمام پديده هاى جهان فقير و نيازمند، بلكه عين فقر و نيازند.
قرآن كريم مى فرمايد: «وَ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ»؛[3] «مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو كنيد، خداوند آنجاست».
قرآن كريم هر يك از پديده هاى جهان را آيه و نشانه اى از وجود آفريدگار هستى معرفى مى كند و در آيه هاى متعدد تأكيد مى كند كه در آيات خداوندى تفكر و تعقل كرده تا از زيبايى ها و شگفتى ها و از نظم و هماهنگى حاكم بر آنها به وجود پروردگار دانا و توانا و حكيم پى بريد. افزون بر اين، مى خواهد كه در آفرينش خودشان و اسرار و شگفتى هايى كه در ساختمان روح و جسم شان به كار رفته و اختلاف زبان ها، رنگ ها، شكل ها و وجود همسران نيك بينديشند.
2 – عبادت:
بعد از حصول ايمان و معرفت، انسان بايد در عمل صالح و انجام وظيفه تلاش داشته باشد. تا آن هنگام كه ايمان و معرفت با عمل صالح همراه باشد انسان را به مقامات عالى معنويت مى رساند.
اين فرمايش قرآن كريم است: «وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ»؛[4] «و پروردگارت را عبادت كن تا يقينت فرا رسد».
در اين راستا علامه طباطبائى(ره) مى فرمايد: «اصلاح اخلاق و هواى نفس و تحصيل ملكات فاضله، تنها و تنها يك راه دارد، آن هم عبارت است از: تكرار عمل صالح و مداومت بر آن».[5]
برخى از عمل هاى صالح عبارتند از: نمازهاى واجب، اول وقت، نيكى به پدر و مادر، صدقه، خوش اخلاقى و خدمت رسانى به مردم.
3 – ذكرها و دعاها:
ذكر در واقع نوعى عبادت است كه موجب استكمال نفس و قُرب به پروردگار مى شود.[6]
ذرّات جهان ثناى حق مى گويند
تسبيح كنان لقاى او مى جويند
ما كوردلان، خامششان پنداريم
با ذكر فصيح، راه او مى پويند
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:گروه اخلاق وعرفان/پرسش وپاسخ دانشجویی
[1] – يادها و يادگارها، ص 33، 32، به نقل از: جوانان و پرسش هاى اخلاقى در محضر علامه طباطبائى، ص 101، ناشر مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه، چاپ اول، بهار 1381.
[2] – مجلسى، بحارالانوار، ج 17، ص 208.
[3] – بقره 2، آيه 115.
[4] – حجر 15، آيه 99.
[5] – طباطبائى، جوانان و پرسش هاى اخلاقى، ص 26، مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه، چاپ بهار 1381.
[6] – براى آگاهى بيشتر ر.ك: امينى، ابراهيم، خودسازى، انتشارات شفق.