در پاسخ به اين سوال بايد گفت: خير امام تنها يك كودك خردسال داشتند كه با خوردن تير به گلويش به شهادت رسيده باشد و ما امروزه وي را با نام علي اصغر ميشناسيم. علاوه بر گزارشي كه امروزه مورد توجه مداحان قرار دارد و شهرت يافته در دو گزارش تاريخي ديگر نيز درباره شهادت وي آمده است:
گزارش اول: بر اساس اين گزارش هنوز تعدادي از ياران امام زنده بودند و به همراه حضرت با دشمن ميجنگيدند.[1] (هر يك از ياران حضرت كه خسته ميشد لحظاتي از ميدان جنگ فاصله ميگرفت و به كنار خيمهها آمده، كمي استراحت ميكرد و مجددا باز ميگشت) احساس خستگي و تشنگي بر حضرت غلبه پيدا كرده بود. لذا براي رفع خستگي لحظاتي به كنار خيمهها بازگشتند. شخصي كودك شيرخوار ايشان را آورده و به ايشان داد (در بسياري از كتابهاي تاريخي علت اين مسئله و كسي كه كودك را به امام تحويل داده است، بيان نشده و تنها آمده است: شخصي كودكِ حضرت را در دامان ايشان گذاشت. در تعداد معدودي از منابع آمده است: كودك از شدت تشنگي ميگريست، لذا او را به امام دادند) در اين هنگام يكي از لشكريان دشمن تيري را به سمت آن دو پرتاب كرد. تير به گلوي طفل شيرخوار اصابت كرد به گونهاي كه گويا طفل را سر بريدهاند.[2]
گزارش دوم: بر خلاف گزارشهاي قبلي كه غالبا توسط منابع اهلسنت نقل شدهاند، گزارشي كه اكنون خدمت شما ارائه ميشود توسط يكي از قديميترين كتابهاي نوشته شده به دست شيعيان ثبت گرديده است. بر طبق اين گزارش: حضرت خسته از جنگ به كنار خيمهها آمد. همسر آن حضرت به نام رباب در همان روز عاشورا كودكي را به دنيا آورده بود كه حضرت او را نديده بود. لذا او را آوردند و به حضرت دادند تا حضرت كودكش را ببيند و در گوش او اذان بگويد كه ناگهان تيري به سمت ايشان آمد و به گلوي طفل خورد به گونهاي كه گويا سر طفل را بريدهاند.[3]
منبع:پرسمان
[1] . شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص108.
[2] . طبري، تاريخ الامم و الملوك، ج5، ص389؛ شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص108.
[3] . يعقوبي، تاريخ يعقوبي، ج2، ص232.