بررسى اين موضوع به صورت گسترده و مفصل خارج از ظرفيت و گنجايش يك نامه است؛ لذا به اختصار مطالبى را بيان مى كنيم:
موضوع قيام امام حسين (عليه السلام) از اواسط قرن سوم در ادبيات فارسى وارد شد. البته اوايل به صورت جدى نبود؛ بلكه در قالب تمثيل ها و استنادها اشاراتى به مقتل امام حسين (عليه السلام) و شهداى كربلا مى شد.
يكى دو قرن بعد (حدود قرن 5 و 6 هـ.) «سنايى» به طور خاص به شهادت امام حسين (عليه السلام) اشاره مستقيم دارد. پس از قرن پنجم (زمان ناصر خسرو) تلويحاً اشاراتى جزئى به موضوع عاشورا و ابا عبداللّه شده است، اما به طور كامل و جزئى نگر از دوره تيموريان به بعد به اين مسأله پرداخته شد. در دوره صفوى به نسبت رسميت مذهب تشيع و تغيير نظام حكومتى و شيوع تفكر شيعه در ايران، گرايش شاعران به سمت عاشورا ديده و ثبت شده است.[1]
يكى از چهره هاى شاخص كه در باب پرداختن به موضوع عاشورا پيش از عهد صفوى «ابن حسام» است. وى شاعرى بود كه بيشتر آثارش مربوط به وقايع عاشورا است و پس از آن شعراى فراوانى ظهور كردند تا جايى كه در دوره قاجار و بعد از آن، دفتر شعر در خصوص مسأله عاشورا تدوين شد. اينك به اجمال مواردى را بيان مى داريم:
يك. يكى از اين شعرا «محتشم كاشانى» است كه همه با آثار او در خصوص عاشورا و امام حسين (عليه السلام) آشنا هستند. او يكى از مهم ترين و معروف ترين شعراى دوره صفوى بود كه اشعارى در باب تذكار اهل بيت سروده و در اين سبك شهرت يافته است. به طورى كه مى توان او را معروف ترين شاعر مرثيه گوى ايران دانست. مرثيه دوازده بند معروف او تا به امروز لطف خود را ـ كه ناشى از صفا و صداقت حقيقى آن است ـ حفظ كرده است:
باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است؟
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
باز اين چه رستخيز عظيم است كز زمين
بى نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است…[2]
دو. صباحى بيگدلى شاعر سده دوازدهم، اوايل سده سيزدهم هجرى و معاصر امراى زنديه بود كه تركيب بندى به تقليد از كليم ساخته است در سوگ و مرثيه امام حسين (عليه السلام) است:
افتاد شامگه به كنار افق نگران
خور چون سربريده از اين طشت، واژگون
گفتم محرم است و نمود از شفق هلال
چون ناخنى كه غمزده آلايدش ز خون[3]
سه. ملك الشعرا محمدتقى بهار (شاعر دوره مشروطيت» نيز در رثاى سيد الشهدا داد سخن داده و گفته است:
اى فلك! آل على را از وطن آواره كردى
زآن سخن در كربلا شان بردى و بيچاره كردى
تاختى از وادى اين غزالان حرم را
پس اسير پنجه گرگان آدمخوار كردى …[4]
چهار. سيد محمدحسين شهريار شاعر بزرگ معاصر ـ كه شيفته و دلباخته اهل بيت و ائمه اظهار بود ـ بارها در رثاى امام حسين (عليه السلام) و شهيدان كربلا شعر سروده و براى آن مصايب گريسته است. استاد شهريار غزلى دارد تحت عنوان «كاروان كربلا» كه مطلع آن بدين گونه است:
شيعيان ديگر هواى نينوا دارد حسين (عليه السلام)
روى دل با كاروان كربلا دارد حسين (عليه السلام)
دشمنانش بى امان و دوستانش بى وفا
با كدامين سركند، مشكل دو تا دارد حسين (عليه السلام) [5]
پرداختن به آثار منظوم و منثور ادب فارسى ـ كه در موضوع شخصيت و نهضت امام حسين (عليه السلام) نگارش يافته ـ منجر به اطاله كلام مى شود. لذا مطالعه منابع ذيل در اين زمينه رهگشا است:
1 – پيشينه مرثيه سرايى عاشورا در ادبيات فارسى، مجله بصائر، سال سوم، شماره24.
2 – جايگاه شعر در تبيين فرهنگ عاشورا، نشريه ره توشه راهيان نور، ويژه محرم الحرام، نشر دفتر تبليغات اسلامى، 1375.
3 – مرثيه پردازى در ادبيات فارسى، نشريه سروش، نشر صداوسيما، 1360،ش132.
4 – نگاهى به انقلاب كربلا در ادب فارسى، نشريه اطلاعات 81/1/22.
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
نویسنده:گروه مؤلفان
[1] – حماسه حسينى در ادبيات فارسى، گفتگو با عبدالجبار كاكايى، نشريه خراسان، 80/12/27.
[2] – دكتر ابوالقاسم رادفر، چند مرثيه از شاعران پارسى گو، ص 57.
[3] – همان، صص 69، 70 و 71.
[4] – همان، ص 116، 117.
[5] – ديوان اشعار شهريار، انتشارات زرين و نگاه، چاپ هفتم، 1371، ج 1، ص 98.