نبايد گمان کرد که شيطان حتي براي يک لحظه انسان را رها مي كند. شيطان بهره خود را از عمل انسان ميبرد و همه مواعظ را در يك جمله به نفع خود تمام ميكند. بايد منبر خود را محاسبه کرد و دقت کرد كه آنچه گفته شده چقدر براي خدا بوده و اگر شيطان در آن نفوذ كرده از چه راهي وارد شده و کجا را آلوده کرده است. مرحوم استاد صفايي ميگفتند: شيطان اگر بتواند نميگذارد بكاريد؛ اگر كاشتيد نميگذارد جوانه بزند؛ اگر بتواند، جوانهاش را ميكَند. اگر به نهال تبديل شود كمر نهال را ميشكند؛ اگر درخت شود، شكوفههايش را ميكَنَد؛ اگر نتوانست و ميوه داد، ميوهاش را كال ميچيند؛ اگر نتوانست، ميوهاش را دندان ميزند و اگر نتوانست، يك كرم به ميوهاش ميگذارد. بايد ديد شيطان اين كرم را كجاي ميوه مي گذارد.
او به هر شکلي تلاش مي کند ميوه کلام انسان را آلوده و همه حرفها را كالعدم كند. به بار نشستن کلام و ارائه ميوه سالم زحمت فراوان مي طلبد. ميوه عمل انبيا صالح است و امثال ابوذر و سلمان را تربيت مي کند. بار سايرين، ميوه صالح نيست و انسان ها را نامتعادل و معيوب تربيت ميكند. علت هم اين است كه در غيرمعصوم، اخلاص و شرايط لازم شكل نميگيرد و همين نقص، راه را براي شيطان باز مي کند.