زید برادر امام باقرعلیه السلام بود و روایات متعارضی هم راجع به او رسیده است.[1]

 

مرحوم مامقانی در تنقیح المقال، درمورد زید می‌فرماید:

اتفاق عالمان اسلام، بر جلالت و وثاقت و ورع و فضل زید می‌باشد و بر همین مطلب، اخبار زیادی وارد شده است. ابن بابویه، در العیون بابی را نسبت به زید اختصاص داده است. مرحوم شهید در القوائد و الفوائد در بحث امربه معروف و نهی از منکر می‌گوید که خروج زید به اجازه امام بود.[3]

شیخ مفید در ارشاد می‌گوید: که زید بن علی، بزرگ برادرانش، بعد از امام باقر علیه السلام بود و افضل آن‌ها بود و پرهیزگار، فقیه، سخاوتمند، شجاع بود … [4]

 

یک نکته

روایات در مورد زید، از حد استفاضه گذشته و یا در حد استفاضه است [ اگر قائل به تواتر آن نشویم] وچون روايات از حد استفاضه كه بگذرد و يا در حد استفاضه باشد، براي اثبات موضوع كفايت مي‌كند. اين مبنا مبناي پذيرفته شده ای است. مرحوم آقاي خويي در دو، سه جا از كتاب شريف رجالشان اين مبنا را متعرض مي‌شوند.[5]

 

بررسی یک روایات در مذمت زید:

  حنان بن سدير گفت: من در نزد حسين بن حسين بودم كه سعيد بن منصور از سران زيديه وارد شده گفت: نظر تو درباره نبيذ (نوعى شراب است) چيست؟ که زيد شراب می‌آشامید.[6] گفت: من قبول نميكنم كه زيد شراب بخورد گفت : مي‌خورد. گفت: بر فرض او هم خورده باشد پيغمبر يا وصى پيغمبر كه نيست يكى از اولاد پيغمبر است كه احتمال دارد اشتباهى از او سر زده باشد. [7]

مفادروایت: این است که نعوذ بالله زید هم شرب مسکر می‌کرد، پس او نمی‌تواند مورد تایید باشد چه قیام بکند و چه قیام نکند.

مرحوم خوئی می‌فرماید: اعتمادی به قول سعید بن منصور نمی‌باشد، او فاسد المذهب است و توثیق و مدحی هم در مورد او وارد نشده است.   

 

بیان مرحوم مجلسی در مورد زید  

مرحوم مجلسی پس از اینکه روایت[8] مفصلی را در مورد مذمت زید، نقل می‌کند، آن را مجهول می‌داند و سپس در مورد روایت بیانی دارند:

پس بدان که اخبار، در حال زید مختلف هستند.[9] از آن روایات بعضی، دلالت بر مذمت و حتّی کفر زید دارند؛ زیرا او ادعای امامت کرد و امامت ائمه طاهرین را منکر شد که چنین انکاری، موجب کفرش گردید. ولی، بیشتر روایات دلالت بر این دارد که قیام زید مورد تقدیر [ائمه] قرار گرفت. او ادعای امامت نکرد بلکه قائل به امامت، صادقین علیهماالسلام گردید. زید برای خونخواهی امام حسین و امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد. او مردم را به سمت رضایت ال محمد [امام وقت] دعوت می‌کرد و تصمیم بر این داشت که اگر در قیام پیروز شود، حکومت را به افضل و اعلم اهل بیت [امام صادق] بسپارد. و بیشتر اصحاب ما بسوی همین مبنا رفته‌اند، بلکه حتّی غیر از این حرف، در کلام شان ندیدم.

نتیجه کلی: همه روایاتی که مفادشان، مذمت زید است یا مشکل سندی دارند یا مشکل دلالی دارند.

 


[1]تنقیح المقال مامقانی (جلد 29 ص259)، روایات را مفصل، نقل کرده است. مرحوم خویی هم، در معجم (جلد 7،ص356) در مورد زید صحبت نموده است. البته مرحوم تستری هم در قاموس الرجال، به این بحث، پرداخته است.

[2] – برای مطالعه بیشتر به مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏4، ص118 مراجعه کنید.

[3] – همان

[4]همان.

[5]مرحوم خويي، در مورد عبدالله بن عباس مي‌گويد: «و نحن و إن لم نظفر برواية صحيحة مادحة و جميع ما رأيناه من الروايات في أسنادها ضعف، إلا أن استفاضتها أغنتنا عن النظر في أسنادها، فمن المطمأن به صدور بعض هذه الروايات عن المعصومين إجمالا»(معجم‏رجال‏الحديث ج : 10 ص : 233 ).

و همچنين در مورد هشام بن حكم مي‌فرمايد: «أقول: هذه الروايات و إن كانت أكثرها ضعيفة السند، إلا أن استفاضتها و اشتهار هشام بن الحكم و عظمة القدر، تغني عن النظر في إسنادها على أن بعضها كان صحيح السند. (معجم‏رجال‏الحديث ج : 19 ص : 286 ) ؛

و همچنين در مورد زيدبن علي مي‌فرمايد: «و أن استفاضة الروايات أغنتنا عن النظر في إسنادها و إن كانت جلها بل كلها ضعيفة أو قابلة للمناقشة على أن في ما ذكرناه أولا غنى و كفاية و من أراد الاطلاع عليها فليراجع كتابي الأمالي و العيون للصدوق قدس سره و غيرهما» (معجم‏رجال‏الحديث ج : 7 ص : 348

[6]می خواسته کار خودش را توجیه کند، یکی از همین وهابی‌ها در یکی از مصاحباتش نعوذ بالله پیامبر اکرم(ص) را به شرب مسکر متهم کرد و اهل سنّت به او حمله کردند که این حرف ها چیست؟ گفت: بله در آن آب می‌ریخت و رقیقش می‌کرد! می‌خواهند کار خودشان را توجیه کند.

[7] – ما رواه في ترجمة سعيد بن منصور (107): عن حَمْدَوَيْهِ، قَالَ حَدَّثَنَا أَيُّوبَ، قَالَ حَدَّثَنَا حَنَانُ بْنُ سَدِيرٍ، قَالَ‏ كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَيْنِ، فَجَاءَ سَعِيدُ بْنُ مَنْصُورٍ وَ كَانَ مِنْ رُؤَسَاءِ الزَّيْدِيَّةِ، فَقَالَ‏ مَا تَرَى‏ فِي‏ النَّبِيذِ فَإِنَّ زَيْداً كَانَ يَشْرَبُهُ عِنْدَنَا قَالَ مَا أُصَدِّقُ عَلَى زَيْدٍ أَنَّهُ يَشْرَبُ مُسْكِراً، قَالَ بَلَى قَدْ شَرِبَهُ، قَالَ فَإِنْ كَانَ فَعَلَ فَإِنَّ زَيْداً لَيْسَ بِنَبِيٍّ وَ لَا وَصِيِّ نَبِيٍّ، إِنَّمَا هُوَ رَجُلٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ يُخْطِئُ وَ يُصِيبُ. رجال الكشي إختيار معرفة الرجال ؛ ص232

[8]کافی،ج1، ص356

[9] روی عبارت « الأخبار اختلفت‏» دقت کنید، اخبار در احوالات زید مختلف‌اند نه اینکه نظرات شیعه، متفاوت باشند زیرا نظرات شیعه، ظاهراً همه بر جلالت و اعتبار حضرت زید، متفق القولند و اینکه او قبل از ظهور امام زمان، خروج کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *