ابن سعد گوید:
مردی از شامیان علیّ بن حسین اکبر (ع) را –که مادرش آمنه دختر ابی مروهی ثقفی و مادر او دختر ابو سفیان بود- فراخواند و گفت: تو با خلیفه خویشاوندی داری. اگر میخواهی، برایت امان نامه بگیریم و هر جا که دوست داشتی برو. گفت: به خدا قسم خویشاوندی رسول خدا (ص) از خویشاوندی ابوسفیان لازمتر بود که مراعات شود. سپس بر او حمله کرد، در حالی که رجز میخواند:
من علی فرزند حسین بن علی هستم. به خانهی خدا سوگند ما به پیامبر سزاوارتریم از شمر و عمر سعد و ابن زیاد.
قال ابن سعد:
و دعا رجل من أهل الشّام علیّ بن حسین الأکبر –و أُمّه آمنة بنت أبی مرّة بن عروة بن مسعود الثّقفیّ، و أُمّها بنت أبی سفیان بن حرب- فقال: إنّ لک بأمیر المؤمنین قرابة و رحما، فإن شئت آمنّاک و امض حیث ما احببت، فقال: اما والله لقرابة رسول الله (ص) کانت أولی ان تزعی من قرابة ابیسفیان، ثم کرّ علیه و هو یقول:
أنا عليّ بن حسين بن عليّ نحن و بیت الله اولى بالنّبيّ
من شمر و عمرو ابن الدّعی[1].
[1]– ترجمة الامام الحسین (ع) من الطّبقات: 73.