ابن اعثم گفته است:
سپس برادران حسین (ع) به قصد آنکه در راه دفاع از او کشته شوند پیش تاختند. اوّلین کسی که جلو رفت، ابوبکر بن علی بود. نامش عبدالله بود و مادرش لیلی دختر مسعود به خالد ربعی از تمیمیان. جلو رفت، در حالی که میگفت:
سرورم علی است، صاحب افتخارات و بلند مرتبه، از هاشم نیکوکار و بزرگوار و با فضیلت.
اینک این حسین، فرزند پیامبر فرستادهی خداست که با تیغهای صیقل خورده از او حمایت میکنیم.
جانم به فدایش که برادری بزرگوار است. پروردگارا! ثواب آخرت را نصیبم گردان.
گوید: مردی از سپاهیان عمر سعد به نام زحر بن بدر نخعی بر او حمله کرد و وی را به شهادت رساند. رحمت خدا بر او باد!
قال ابن أعثم:
ثمّ تقدّم إخوة الحسين عازمين على أن يموتوا دونه، فأوّل من تقدّم منهم أبو بكر بن عليّ -و اسمه عبداللّه-، و أُمّه ليلى بنت مسعود بن خالد بن الربعيّ التّميميّة -فتقدّم و هو یقول:
شيخي عليّ ذو الفخار الأطول من هاشم الخیر الكريم المفضل
هذا حسين بن النّبيّ المرسل عنه نحامي بالحسام المصقل
تفديه نفسي من أخ مبجّل یا ربّ فامنحنی ثواب المنزل
قال: فحمل علیه رجل من أصحاب عمر بن سعد یقال له: زحر بن بدر النّخعیّ فقتله –رحمه الله-.[1]
[1]– الفتوح 5: 128، مقتل الخوارزمی 2: 28، المناقب لابن شهر آشوب 4: 107، مع اختلاف و مثله: البحار 36: 45، العوالم 17: 280، الدّمعة السّاکبة 4: 319.