
حاکم نیشابوری در کتاب «تاریخ نیشابور» مینویسد:
فردی به نام « ابو النضر مؤذن» دچار عارضه ای شده بود که قدرت تکلم را از دست داده بود، روزی به ذهنش خطور کرد به زیارت امام رضا علیه السلام برود و نزد مرقد و بارگاه شریف ایشان دعاو توسل کند تا شفا یابد؛ می گوید زمانی که نزد سر مبارک دو رکعت نماز خواندم، در اثر تضرع زیاد در سجده خوابم برد، در خواب مرد نورانی دیدم که گفت بگو «لا اله الا الله»، گفتم آقا نمی تونم حرف بزنم. فرمود آیا قدرت خدا را انکار می کنی؟ و من گفتم «لا اله الا الله» و از آن پس میتوانم سخن بگویم!!
برچسب خوردهاباالحسن, ابو النضر مؤذن, الغدیر, الغدیر علامه امینی, امام رضا, امام رضا (ع), امام رضا علیه السلام, امام علی بن موسی, امام علی بن موسی الرضا علیه السلام, امام علی بن موسی علیه السلام, امام علی علیه السلام, امام هشتم, امامت, امامت امیرالمومنین, امامت امیرالمومنین علیه السلام, امیرالمؤمنین, امیرالمؤمنین علیه السلام, پابوسی, پابوسی امام رضا, پابوسی امام رضا علیه السلام, پابوسی حضرت امام رضا, پابوسی حضرت امام رضا علیه السلام, پیامبر اکرم, پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم, تاریخ, تاریخ اسلام, تاریخ شیعه, تاریخ نیشابور, ترجمه الغدیر, ثامن الحجج, حاکم, حاکم نیشابوری, حضرت امام رضا, حضرت امام رضا (ع), حضرت امام رضا علیه السلام, رسول خدا, رسول خدا (ص), رضا, زائر, زائر مرقد امام رضا, زائر مرقد امام رضا علیه السلام, زیارت مرقـد امام رضا علیه السلام, شفا, شفا گرفتن, شفا گرفتن مرد سنی, شفا گرفتن مرد سنی در حرم امام رضا, عکس نوشته, علّامه امینی, علی بن موسی, علی بن موسی (ع), علی علیه السلام, غدیر, غریب الغربا, قدرت تکلم, کتاب تاریخ نیشابور, لا اله الا الله, متن الغدیر, محبت امیرالمؤمنین, محبت امیرالمؤمنین علیه السلام, مرد نورانی, مرقـد امام رضا, مرقـد امام رضا علیه السلام, معین الضعفا, نبیّ مکرّم اسلام, نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله, نبیّ مکرّم اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم, ولایت