شخصيت بي مثال فاطمه زهرا(س) آنچنان عالي و متعالي است كه نه تنها شيعيان، بلكه غيرشيعيان شيفته و بي قرار اويند. جاذبه محبت او به قدري است كه آنان را نيز وادار به نوشتن، سخن گفتن و كرنش در برابر خويش نموده است. به طوري كه برخي از آنها كتابهاي مستقل و جداگانه اي در دفاع از وي و تبيين زندگاني پربار او نگاشته اند.
نوشتار حاضر مي كوشد سخنان كوتاهي از آثار اين دسته نويسندگان را گزينش نموده و ذكر نمايد. بايد اذعان كرد: آنچه مي آيد بخشهايي از سخنان عده معدودي از نويسندگان غيرشيعي است و هدف از اين اقدام شناخت شخصيت حضرت فاطمه(س) از خلال كلام آنان نيست؛ زيرا توصيف و معرفي شخصيت فاطمه(س) از توان و بيان نويسندگان فراتر است. تنها راه شناخت او شناخت از طريق كلام الهي و رسول خدا(ص) و معصومان است. بنابراين، اين تلاش ناچيز درپي اين هدف نيست؛ بلكه فقط براي پرده برداري از جاذبه محبّت حضرت فاطمه(س) و توجه به جايگاه عظيم و متعالي آن حضرت سامان يافته است.
1 – ضرب المثل كمال و جمال
يكي از نويسندگان و انديشمندان غيرشيعي كه محبت بسيار شديدي به ريحانه نبي(ص) ابراز كرده “توفيق ابوعلم” ـ متفكر و نويسنده اهل سنّت مصري ـ است. وي كتابي نگاشته است با نام “فاطمه زهرا” و با زيبايي هرچه تمامتر قلمفرسايي نموده است. او با اين بيان از صديقه كبري(س) ياد مي كند:
((فاطمه رضي الله عنها، ضرب المثل كمال و جمال بود و در وجودش ذخايري از انسانيت و مردمي، عفت و بزرگواري، پاكي
و هوشياري، فطانت و آگاهي كه امكان داشت بانويي به آنها دسترسي يابد فراهم آمده بود.
فاطمه مباهات مي كرد كه در مدرسه نبوت تربيت شده و در دانشگاه رسالت به كمال رسيده و از آنچه پيامبر از حق تعالي تلقي كرده بهره گرفته است. فاطمه در خانه پدر و در دامان پرورش او به فضايلي آراسته شد كه هيچ دختر ديگري در مكه به آنها دست نيافته بود و در عين حال به تمام فنون و دانستنيهاي دختران آن روز جزيرة العرب آگاهي و احاطه داشت.)).
2 – قله نشين قاف عفت
اين استاد مصري تعبيرات متنوع و پرباري در وصف بانوي دو عالم به كار مي برد كه از جمله آنها اين بيان اوست:
((جان نيرومند فاطمه در قالبي كه گنجايش آن را نداشت، جايگزين شده بود.)) و باز در جاي ديگر مي نويسد:((فاطمه ،رضي الله عنها، صاحب اخلاقي نيكو و ملكاتي شريف و طبيعتي نجيب بود.
احساسي عظيم و فهمي سريع و ذهني تند داشت. مروتي سرشار و مكارمي تحسين انگيز و دستي فياض و كفي بسيار بخشنده اش بود. دلي بي پروا و شجاع در سينه اش مي طپيد. با آنكه زير بار هيچ زوري نمي رفت از هرگونه خودپسندي و عجب منزه بود. تكبر و تبختر ديگران را به چيزي نمي گرفت و در برابر هيچ عظمتي سر فرود نمي آورد. از نهايت بزرگواري و نرمخويي و وسعت صدر برخوردار بود. بانويي شكيبا و متين و باوقار و سنگين بود. فطانت و استقامت رأي و عفت و خويشتنداري را در خود جمع داشت.
فاطمه بر قله قاف عفت و درستي جاي داشت. او را دامني پاك و چشمي پاك بود و هواي نفس بر او فرمان نمي راند. او در قلعه استوار عصمت و پاكي صيانت مي شد. او از خاندان پيامبري بود كه خداوند درباره ايشان آيه تطهير نازل كرده و به طهارت و عصمتشان چنين گواهي داده است كه “انما يريد الله ليذهب عنك الرجس“.)).
3 – پاكترين مادر
قلم “توفيق ابوعلم” از لطافت و زيبايي ويژه اي برخوردار است و از تعبيرات بسيار دلنواز و دلنشيني در وصف دختر رسول خدا(ص) بهره مي گيرد. به عنوان نمونه مي نويسد:
((او تنها دامان پاكي است كه ذراري رسول خدا، همه از آنند و تنها زمين طيب و طاهري است كه شجره برومند خاندان گرامي پيامبر، در آن روييده، بلكه او پاكترين مادري است كه حافظه قرون و اعصار به خاطر مي آورد.)).
4 – زني سرشار از افتخارات
محمد بن احمد بن عثمان بن قايماز- محدث و مورخ مشهور شافعي- (673- 748ه.ق.) ملقب به “شمس الدين ذهبي” كه از بيش از 1200 مشيخه حديث استماع كرده و صاحب كتابهاي معروف “تاريخ الاسلام”و “سير اعلام النبلاء” است مي نويسد:
(فاطمه زهرا(س)[ سرور زنان عالم در زمان خود، پاره تن پيمبر، شادي و سرور مصطفي، مام پدر، دختر سرور خلايق- رسول خدا- ابي القاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف-، دختري قريشي، هاشمي ]و[ مادر حسنين]بود[… پيغمبر خدا دوستش مي داشت و اكرامش مي كرد و مسرورش مي نمود. افتخاراتش بسيارند؛ زني صبور، ديندار، نيكوكار، قناعت پيشه و شكرگزار خدا بود.)).
5 – متمايز به صفات شرف انساني
ابوسالم كمال الدين محمد بن طلحه بن محمد حسن عدوي قرشي- شاعر و قاضي شافعي- (582- 652 ه.ق) صاحب كتاب “عقد الفريد” و “مطالب السوول” نام دختر رسول خدا را با اين بيان خاطر نشان مي شود:
((همانا او به فضيلت و خلق و خوهايي كه از سوي پيامبر منصوص بود مخصوص شده بود و به خصايصي كه كلام نبوي به آن تصريح كرده بود برتري داده شده بود و با صفات شرفي كه نفسهاي پاك و گرانقدر در تك تك آنها مسابقه داده بودند متمايز شد… و همراه با فرزندانش داخل در آن عده از كساني شد كه خداوند تعالي آنان را با نزول آيات قرآن كريم مخصوص و وجوب اعتقاد به آنها را لازم كرد.)).
6 – نمونه حسن اخلاق
“توفيق ابوعلم”- نويسنده مصري- وقتي اخلاق نيكوي فاطمه(س) را خاطرنشان مي شود مي نويسد: ((او نمونه والاي حسن اخلاق و سلامت طبع بود.)).
7 – پشتيبان شوهر
“عبدالفتاح عبدالمقصود”- نويسنده معروف اهل سنت و مصري- پشتيباني و جانبداري فاطمه زهرا(س) از اميرالمؤمنين را يادآور مي شود و مي نويسد:
((فاطمه… بر خود لازم مي دانست كه به پا خيزد، دعوت كند، تا مي تواند بكوشد. او دوش به دوش شوهر مظلومش ايستاد و با زبان كه تنها وسيله دفاعش بود به او ياري مي كرد. با اين عمل خديجه كبري را دوباره نشان مي داد؛ در اين دفاع و كوشش بااخلاص و پررنج تابلوي گذشته را با سايه روشنهاي آشكار و خطوط برجسته آشكار مي كرد. گويا محيط و چهره همان مادر است كه نمايان و زنده شده.)).
8 – بزرگ بانوي جهان
نويسنده اي مسيحي به نام “سليمان كتّاني” در وصف فاطمه زهرا(س) كتابي به رشته تحرير درآورده كه نام آن را “فاطمة الزهرا وَتَرٌ في غِمد” گذاشته است. وي در اين كتاب چنان پرشور و مشتاق مي نويسد كه اگر كسي از مسيحيت وي بي خبر باشد با اطمينان خاطر حكم به شيعي بودنش مي دهد و گمان مي كند او از شيعيان متعصب و دلداده حضرت زهرا(س) است.
اين نويسنده مسيحي در پيشگفتار نوشته خويش مي نويسد:
((فاطمه زهرا(س) مقامي والاتر از آن دارد كه سندهاي تاريخي و روايتي به سوي او اشاره كنند و گرامي تر از آن است كه
شرح حال گونه ها به جانب وي راهنما باشند. فاطمه(س) را همين چارچوب كافي است كه وي دختر محمد(ص) و همسر علي(ع) و مادر حسن و حسين(ع) و بزرگ بانوي جهان است.))
وي در كلامي ديگر اينچنين فاطمه(س) را مي ستايد:
((… تو هميشه با محبت زيستي… تو با پاكي و پاكدامني زيستي؛ اي پاكيزه ترين مادري كه دو ريحانه زادي و پروردي و بر قامت آن دو جامه اي از خز بخشندگي پوشاندي… تو زمين را همراه با لبخندي استهزاآميز رهاكردي و به ابديت پيوستي،… اي دختر پيامبر! اي همسر علي! اي مادر حسن و حسين! و اي بزرگ بانوي بانوان همه جهانها و اعصار!)).
منبع:پرسمان