در جنگ جهانى اوّل به مصطفى كمال ـ كه صدراعظم دولت عثمانى بود ـ رشوه و وعده  ى رياست دادند تا قدرت سلطان عثمانى را تجزيه كند و از بين ببرد، و دولت عثمانى منحصر به تركيه گردد. بدين  ترتيب دولت عثمانى مغلوب انگليس شد، و تركيه به دست مصطفى كمال افتاد چنان كه عراق و حجاز نيز به دست انگليس افتاد. آيا مصطفى كمال مسلمان بود؟ كسى كه قرآن را مسخره مى  كرد و روز يكشنبه را تعطيل رسمى اعلام نمود!

دولت عثمانى آن  قدر در جنگ دوم جهانى قدرت داشت كه اعلام بى طرفى نمود، يعنى نه با متفقين بود و نه با روسيه، خدا مى  داند اين چه  قدر بر لهِ اسلام بود. سيد جمال  الدين اسدآبادى هم براى همين كشته شد كه مى  خواست براى قوت و قدرت دولت اسلامى ايران را به دولت عثمانى ملحق كند، ولى نمى دانست كه ايران دست روس است و با ايران معاهده دارد و آنها نمى گذارند چنين كارى عملى شود. بله، بساط مخالفت با انبيا ـ عليهم السّلام ـ جنگ و خونريزى است. اما حالا چه بايد بكنيم؟ اگر وظيفه خود را بدانيم كه چه بايد كنيم و چه نكنيم، راحتيم، و به وظيفه ى خود عمل مى كنيم، هر چند اگر وظيفه ى ما اين باشد كه با ناراحتى ها بسازيم.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *