زمخشری گوید:
روایت شده که به علی (ع) گفتند: ای کاش موی سپیدت را تغییر میدادی (خضاب میکردی) آن حضرت فرمود: خضاب نوعی آراستگی است و ما مصیبت زدهایم. (مقصودش مصیبت رسول الله (ص) بود).
و نیز گوید:
علی (ع) نزد منبر رسول خدا (ص) ایستاد و گفت: پدر و مادرم فدایت باد ای پیامبر خدا! به خدا سوگند بیتابی ناپسند است، مگر بر تو، و شکیبایی پسندیده است مگر در مصیبت تو؛ همانا مصیبت تو بسی بزرگ و آن چه پیش از تو و پس از توست، اندک است.
سپس گفت:
هرگز اشکم در مشکل و مصیبتی کم نشد مگر آنکه تو را سبب گریه قرار دادم.
چون از تو یاد میکنم، باگشاده دستی چشمانم میبارند و گریه میکنند.
من آن سرزمین را که در آن آرام گرفتهای برتر میشمارم از آن که در غیر آن سرزمین اندوهساری نمایم.
قال الزمخشريّ:
روی أنّه قیل لعلیّ [ع]:
لَوْ غَيَّرْتَ شَيْبَكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ:
الْخِضَابُ زِينَةٌ، وَ نَحْنُ قَوْمٌ فِي مُصِيبَةٍ، يُرِيدُ بَر رَسُولِ اللَّهِ (ص).[1]
و قال أیضاً:
وقف علی (ع) علی منبر رسول الله (ص) فقال: بأبی و أنت و أُمّي یا رسول الله و الله إنّ الجزع لقبیح إلّا و إنّ الصبّر لجمیل إلّا عنک، و إنّ المصیبة بک لأجلّ، و إنّ ما بعدک و ما قبلک جلل، ثمّ قال:
ما غاض دمعي عند نازلة إلّا جعلتك للبكا سببا
فاذا ذكرتك سامحتك به منّي الدموع ففاض فانسكبا
إنّي أحلّ ثرى حللت به من أن ارى بسواك مكتئبا[2]
[1] ـ ربیع الابرار 3: 741.
[2] ـ ربیع الابرار 4: 192، دیوان أمیر المؤمنین عليّ بن أبيطالب (ع): 89، المناقب لابن شهر آشوب 1: 241 فیها الاشعار فقط، البحار 22: 547 ح 66.