سردمزاجى نوعى اختلال جنسى است كه مرد يا زن را به ارتباط جنسى بى رغبت و ناتوان مى كند. نوع اوليه پايين بودن ميل جنسى كه در زنان سردمزاجى ناميده مى شود، نتيجه مشكلات در رشد روانى جنسى است. نوع ديگر آن كه ثانويه ناميده مى شود، كاهشى است كه شايع ترين علت آن مشكلات روزمره در روابط با افراد است.

اغلب زوج ها نمى دانند كه رفتار جنسى آنها، آينه احساسات خوب و بد ناخودآگاهشان است. نياز ظاهرى يك مرد به محبت زن، دشمنى ها را پنهان مى كند. وقتى چنين فردى به طور دايمى نقش آرام بخش را بازى مى كند، از عصبانيتى كه در درونش انباشته شده، آگاه نيست؛ اما تظاهر اين عصبانيت مى تواند كاهش ميل جنسى، انزال زودرس و حتى ناتوانى جنسى باشد.[1]

بى شك سردمزاجى را نبايد عارضه اى ساده پنداشت؛ بلكه بايد آن را پديده اى بسيار پيچيده و مرموز شمرد كه انواع و درجات گوناگونى دارد. براى پى بردن به چگونگى سردمزاجى، بايد علت هاى آن را بررسى كرد. علت عمده سردمزاجى زن، ناآگاهى مرد و رفتارهاى ناشيانه اوست. غالباً مرد است كه نمى داند چگونه بايد زن را براى دست يابى به اوج لذت آماده كند و اين ناآگاهى، به خصوص به لحاظ نقاط حساس زن در به اوج رسيدن جنسى و انزال است. بيشتر مردها اطلاعاتشان از نزديكى، تنها دخول است.[2] انزال هر زنى مستلزم شرايط خاصى است. گاهى مستلزم كارهايى است كه به ظاهر بى معنا و خنده آور جلوه مى كند؛ اما تا جايى كه ممكن است و ممنوعيتى از جهت شرعى و اخلاقى وجود ندارد، بايد در تأمين آنها كوشيد و به خواسته هاى آنان توجه كرد؛ البته توجه كردن به خواسته هاى آنان به معناى احتياط كارى و شرمسارى و تعارف نيست كه زن و مرد همانند عبور از در اتاق يا سالنى به يكديگر تعارف كنند. رابطه جنسى ميان زن و مرد، بايد به گونه اى صريح باشد كه آنان بدون تعارف به نهايت لذت جنسى بينديشند. انديشيدن به نهايت لذت جنسى نه تنها خودخواهى نيست، بلكه يك نوع فداكارى است.

جايى كه انسان در سايه اوج لذت جنسى ديگران، خود نيز به ارگاسم مى رسد، به هيچ وجه خودخواهى تلقى نمى شود؛ بلكه تنها همانند مادرى است كه با اوج لذت فرزند خود، خود نيز به اوج لذت مى رسد؛ بنابراين براى دور كردن از سرد مزاجى كه مى تواند آسيب هاى فراوانى به زندگى وارد كند، مرد نهايت تلاش خود را بايد به كار بندد.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:علی احمد پناهی/پرسش وپاسخ دانشجویی


[1] – لينكلن رزمارى، از ناتوانى جنسى تا لذت جنسى، ترجمه فرشاد نجفى پور، ص145.

[2] – محمدرضا تقدمى، خستگى جنسى، ص120.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *