بايد بين مرجعيت و فقاهت فرق گذاشت. زن از آن جهت كه داراى روح مجرد است، از جهت حقيقت انسانى، بامرد تفاوت ندارد؛ زيرا محور اصلى بحث پيامبران، انسان است نه مرد و زن. انسانيت انسان به روح است و روح نه مرد است و نه زن. اين بدن است كه مذكر و مؤمنث دارد.

در وظايفى كه به بدن مربوط است، مرد و زن اختلاف دارند؛ اما كمالات علمى، عقايد، اخلاق، معنويت و… به جان مربوط است و به مذكر و مؤمنث ارتباط ندارد. پس بايد بين فقاهت كه يك مقام علمى است، با مرجعيت كه يك كار اجرايى است، فرق گذاشت.

در فقاهت هيچ شرطى نيست. زن مىتواند در بحثهاى علمى به كاملترين مرحله فقاهت برسد و حتى شاگردانش مرجع تقليد باشند. اما مرجعيت يك مقام اجرايى است. مردم مراجعه دارند. مصافحه مىكنند و…اين با مقامى كه زن دارد، هماهنگ نيست. البته زن مىتواند مرجع تقليد زنها باشد و اشكال ندارد.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:آیت اللّه عبداللّه جواد آملی/پرسش وپاسخ دانشجویی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *