امام ابومحمد عبد الله بن اسعد شافعى متوفاى768هـ در كتاب روض الریاحین، قسطلانى در المواهب اللدنیة و علامه محمد بن عبد الباقی زرقانى متوفاى1122هـ در شرح المواهب، ج3 ، ص157 به نقل از ابوبكر نوشتهاند:
در مسجد نشسته بودیم كه مرد نابینائى وارد شد و سلام كرد، ما نیز جواب سلام او را دادیم و او روبروى رسول خدا (ص) نشاندیم. آن مرد گفت: چه كسى حاجت مرا به خاطر دوستى با رسول خدا (ص) برآورده مىسازد؟ ابوبكر گفت: حاجت تو چیست؟ گفت: من خانوادهاى دارم؛ اما آذوقهاى نداریم،
مىخواهم به خاطر دوستى رسول خدا (ص) كسى چیزى بدهد كه آذوقه خود نماییم.
ابوبكر برخواست و گفت: من آن چیز را به خاطر دوستى رسول خدا به تو خواهم داد… بعد از برآوردن شدن حاجتش توسط ابوبكر، آن مرد گفت: من مىخواهم دستم بر ریش ابوبكر به خاطر دوستى با رسول خدا (ص) بگذارم!! ابوبكر برخواست و ریشش را در دست مرد نابینا گذاشت و گفت: ریشم را به خاطر دوستى با رسول خدا لمس كن !
مرد نابینا، ریش ابوبكر را گرفت و گفت: بار پروردگارا ! از تو درخواست مىكنم كه به حرمت ریش ابوبكر، بینائیم را برگردانى !
راوى مىگوید: خداوند فوراً بینائى او را برگرداند و سپس جبرئیل بر رسول خدا (ص) نازل شد و گفت: اى محمد ! خداوند به تو سلام مىرساند و تو را با درود و اكرام گرامى داشته و به تو مىگوید: سوگند به عزت و جلالم ! هر نابینائى كه مرا به حرمت ریش ابوبكر قسم دهد، بینائیش را به او بازخواهم گرداند و هیچ نابینائى را بر روى زمین باقى نخواهم گذاشت، همه اینها به خاطر بركت و بزرگى منزلت و مقام تو در نزد پروردگارت هست .
ما در باره این مطلب هیچ قضاوتى نمىكنیم و آن را به عهده طرفداران خلیفه و وهابىها مىگذاریم، آیا این مطلب واقعیت دارد یا از دروغهایى است كه فضیلتتراشان بنى امیه ساختهاند؟
سؤال دیگرى كه به ذهن مىآید این است كه چرا بزرگان نابیناى وهابى و به ویژه دو مفتى اعظم اخیر عربستان جناب بن باز و آل شیخ با استفاده از همین قضیه از خداوند نخواستهاند كه خداوند بینائى آنها را برگرداند؟ چرا خداوند را به ریش خلیفه قسم ندادهاند
متاسفانه ریش ابوبکر هم نتوانسته رهبران وهابیت را تا اخر عمر شفا دهد
منبع:پرسمان