با سلام. بر اساس گزارش‌هاي موجود در منابع كهن تاريخي اولين روضه خوانان اهل بيت عليهم السلام و حضرت زينب كبري سلام الله عليها، بوده‌اند. در توضيح اين مطلب به نكات و اسناد تاريخي زير توجه فرماييد:
اولين سوگواري و روضه خواني بر سالار شهيدان بلافاصله پس از شهادت امام حسين ـ ع ـ آغاز گرديد، اين كار در واقع بازتاب عاطفي و پرالتهاب حادثه و به نوعي عكس‌العمل طبيعي آن مصائب جانگداز بود و حالت بزرگداشت و يادمان و شكل تجمّع و محفل و مجلس نداشت، بلكه ساده و خودجوش و بي هيچ حاشيه‌پردازي بود. اين وضع تقريبا تا آخر حيات امام چهارم ـ ع ـ (دهة آخر قرن اوّل هجري) طول كشيد.


1-
در كربلا: نخستين كساني كه در شهادت امام حسين ـ ع ـ به عزاداري پرداختند، اهل‌بيت آن حضرت و بني‌هاشم بودند. شروع عزاداري آن حضرت بدون فاصله بعد از شهادت آن جناب در سرزمين كربلا بود؛ و روز عاشورا براي اهل‌بيت روز عزا و اشك و آه و سوز و گداز بود كه نيازي به توضيح ندارد. خواهران و دختران آن حضرت كه در صحنة كربلا حضور داشتند، آن حوادث تلخ و دلخراش را با اشك و آه و سوز و گداز پشت سر نهادند.


2-
در روز يازدهم محرّم كه به دستور عمر بن‌سعد، اهل‌بيت را از خيمه‌ها بيرون آوردند و به سوي كوفه روانه ساختند، كتاب‌هاي مقاتل، جريان وداع مادران، همسران و دختران داغ ديدة شهيدان را ثبت كرده‌اند؛ از جمله، ابومِخْنَف نقل كرده است كه زينب كبري ـ س ـ در قتلگاه، چنان سخنان آتشيني به زبان آورد و ناله سرداد كه دوست ودشمن را به گريه واداشت؛ نخست جدّش را مورد خطاب قرار داده و گفت: يامحمداه! درود ملائكه آسمان بر تو باد. اكنون اين حسين است كه بر زمين افتاده، به خون خود آغشته گشته و اعضايش قطعه قطعه گرديده است. يامحمداه! اينها دختران تو هستند كه اسير شده‌اند، اينها فرزندان تو هستند كه بر بدن‌هايشان باد صبا مي‌وزد![1]


3-
در كوفه: سومين (مجلس) سوگواريي كه اهل‌بيت در آن به عزاداري پرداختند و بر عزيزان خويش گريستند و مردم را نيز به گريه درآوردند؛ در شهر كوفه بود. هنگام ورود اسيران به كوفه، امام سجاد ـ ع ـ ، زينب كبري ـ س ـ ، ام كلثوم و فاطمة صغري خطبه‌هايي ايراد فرمودند و مظلوميّت خاندان خويش را بيان كردند. منابع تاريخي تأثير اين خطبه‌ها را چنين آورده‌اند: بعد از خطبة امام سجاد ـ ع ـ صداي نالة مردم از هر سو بلند شد، در حالي كه به همديگر مي‌گفتند: «هلاك شديد ولي خود نمي‌دانيد».[2] راوي مي‌گويد: «به خدا سوگند! ]بعد از خطبة جناب زينب ـ س ـ[ مردم كوفه را در آن روز حيران ديدم كه دست بر دهان گرفته مي‌گريستند. پيرمردي كنار من ايستاده بود، چنان گريه مي‌كرد كه اشك چشمانش ريشش را تر كرده بود، در آن حال مي‌گفت: «پدر و مادرم فداي شما باد؛ پيران شما بهترين پيران و نسل شما بهترين نسل‌هاست كه مغلوب ناكسان نمي‌گردند».[3]


4-
در شام: عكس‌العمل مردم شام نسبت به اسيران اهل‌بيت ـ ع ـ مثل عكس‌العمل مردم كوفه نبود؛ زيرا مردم شام پيوسته تحت تأثير بني‌اُمَيّه بودند و دمشق مركز حكومت آنان به شمار مي‌آمد؛ از اين رو، نقل كرده‌اند كه مردم شام، هنگام ورود اسيران اهل‌بيت ـ ع ـ ، بساط شادي و سرور به راه انداختند[4] ولي بعد از اينكه امام سجاد ـ ع ـ در مسجد جامع دمشق، خطبة آتشيني ايراد فرمود و خود و خاندانش را به مردم شناساند[5] و با كلماتي چون: …منم فرزند حسيني كه در كنار شط فرات سرش را بريدند… منم فرزند كسي كه حرمتش را شكستند و نعمتهايش را سلب كردند و مالش را به غارت بردند و اهل‌بيتش را اسير كردند؛ منم فرزند كسي كه بر كشته شدن صبر كرد و بر اين امر فخر نمود….[6]مظلوميّت پدرش را به مردم گفت؛ مردم سخت تحت تأثير قرار گرفتند و صداي گرية آنان برخاست. از آن روز جوّ شام منقلب گشت و يزيد ملعون مجبور شد، گناه قتل امام را متوجه ابن‌زياد كند و اهل‌بيت ـ ع ـ توانستند در شام عزاداري كنند.[7]
مي‌توان موارد بالا و اشخاص فوق را نخستين مجالس روضه و اولين روضه خوانان بر سيد الشهدا عليه‌السلام معرفي نمود.

 

 

 

 

منبع:پرسمان


[1] – طبري، تاريخ‌الامم و الملوك، ج5، ص456؛ ابي‌مخنف، وَقْعَةُالطَّف، ص259؛ ابي‌مخنف، نصوص من تاريخ ابي‌مخنف، ج1، ص494؛ به همين مضمون، ابن‌شهراشوب، مناقب آل‌ابي‌طالب، ج4، ص122.
[2] –
سيد ابن‌طاووس، اَلْمَلْهُوف علي قَتْلَي الطُّفُوف، ص199.
[3] –
شيخ مفيد، الامالي، ص324 ـ 323.
[4] –
خوارزمي، مقتل‌الحسين، ج2، ص60.
[5] –
ابن‌اعثم، كتاب الفتوح، ج5، ص133 ـ 132.
[6] –
ر ك: ابن‌شهراشوب، مناقب آل‌ابي‌طالب، ج4، ص124.
[7] –
ابن‌اعثم، كتاب الفتوح، ج5، ص133؛ سيد ابن‌طاووس، اَلْمَلْهُوف علي قَتْلَي الطُّفُوف، ص219.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *