آن مرحوم در خوابِ موافق اعتبار، گفت: همه كارهاى ما ردّ شد و مورد قبول درگاه حضرت حقّ قرارنگرفت و به ما گفتند: « در كارها محتاط نبودى، تقليد هم نمى كردى؛ و در وقت اجتهاد نيز دقّت كافى در استنباط نداشتى، حتّى زيارت حضرت سيّد الشّهدا ـ عليه السّلام ـ را با آن عظمت قبول نكردند و گفتند:آن وقتى كه از افراد عادى بودى زيارتت مثل ديگران و نظيرانعام و بهايم بود،و آن زمان كه معرفت به حق ما پيدا كردى، براى خدا نبود و تنها براى حفظ عنوان و شخصيّت خود زيارت مى كردى. »
وى مى گويد:به هر حال كاملاً محكوم ملايكه شديم، ولى مرواريدى به من دادند تا بفروشم، گفتم: اين چيست؟ گفتند: هنگام پياده روى به سوى زيارت كربلا خسته شده بودى، با خود گفتى: آيا مثل منى بايد پياده برود؟! بعد از آن فكر كردى و گفتى: « أَلْحَمْدُللّه » اين گوهر، همان حمد مى باشد.
خلاصه: انسان بايد انواع و اقسام مختلف كارهاى خير را استقصا كند و از هر راهى توانست خود را در آن ثبت نام كند و لو به اندازه ى نخود باشد، كه روزى به همان يك نخود محتاج مى شويم.
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد