اين روايت از امام باقر (علیهالسلام) در كتاب الخرائج و الجرائح راوندى و بحارالانوار نقل شده است كه آن حضرت مىفرمايد:

«اذا قام قائمنا وضع يده على رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اكمل به اخلاقهم».[1]

براساس اين روايت، عقول و افكار مردم متمركز و شكوفا و اخلاق آنان كامل مىشود.

 

در تبيين اين كلام شگفتانگيز، بايد گفت: منظور اين نيست كه حضرت مهدى(عج) بر سر تك تك انسانها دست مىكشد و پس از آن عقول مردم كامل مىشود، هر چند آن حضرت به يقين از ولايت تكوينى خود استفاده كاملى مىكند و با نفوذ در دل و جان و عقل مردم و هدايتهاى پيامبر گونه خود، آنان را هدايت و راهنمايى مىكند. مقصود از «دست» در اين روايت، دست رحمت، هدايت و شفقت الهى بر بندگان است. كلمه «يد» به معناى «دست» در زبان عربى، مفاهيم و مصداقهاى گوناگونى دارد. يكى از معانى يد، «نعمت و رحمت» است.[2]

در اين صورت معنا چنين مىشود: «در زمان ظهور حضرت مهدى با آفت زدايى از درخت عقل و خرد و ايجاد بستر و زمينه مناسب براى رشد و شكوفاى عقول مردم، رحمت و نعمت خداوند بر مردم نازل مىشود و همه آنان هدايت مىيابند و به سر منزل مقصود (كمال) مىرسند.

 

خداوند در قرآن كريم در مورد يكى از حكمتهاى نبوت مىفرمايد:

«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الاْءِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛[3] «پيامبر، زنجيرها و مشقتها (جهالت و هواپرستى) را از آنها (مردم) بر مىدارد».

در اين جا منظور از زنجير و مشقت بندها و زنجيرهاى مادى نيست ؛ بلكه مقصود زنجيرهاى نادانى و فساد است كه پيامبر اكرم با هدايتها و تلاشهاى فراوان فرهنگى، آن را از انسانها برطرف ساخت. در عين حال از هدايتهاى تكوينى ويژه نيز استفاده كرد و در دل و جان مردم مشرك و فاسد نفوذ معنوى داشت و تأثيرات عميقى بر آنان گذاشت.

 

در عصر ظهور امام زمان نيز، تمام موانع و آفتهاى رشد و تعالى عقلانى انسانها از بين مىرود و عقول آنان به حد بالايى از شكوفايى و رشد نايل مىگردد. در اين جا حضرت مهدى ادامه دهنده راه پيامبران و تكميلكننده برنامههاى آنان – به خصوص پيامبر اسلام – است.

 

اين موضوع از مهمترين برنامهها و اقدامهاى امام (علیهالسلام) است. او از حقايق گسترده و جهانى براى بشريت پرده بر مىدارد و مردمان را به دانشهاى يقينى و درست هدايت مىكند و شناختهاى ناب و خالص به ارمغان مىآورد.

از اين رهگذر دو محور اساسى تحقق مىپذيرد:

1 – با گسترش شناخت و كشف اسرار كائنات، پايههاى خداشناسى استوار مىگردد.

2 – گسترش شناخت و دانايى، تشكيل جامعه مطلوب انسانى را ممكن مىسازد، زيرا در پرتو شناخت درست مسائل حيات و بخشهاى گوناگون آن، مسائل تربيت، رشد و تكامل معنوى و مادى و آغاز و انجام كار انسان، شيوهها و روشهاى اداره زندگى، تأمين و تنظيم خانواده و… بخشهاى زندگى در همه ابعاد به شايستگى اداره مىشود و سامانى در خور مىيابد. در پرتو علم و آگاهى از مسائل مادى و فيزيكى جهان، زيست اين دنياى انسان بهبود مىيابد و با شناخت مسائل معنوى و صلاح و سعادت روح انسانى، راه تكامل معنوى گشوده مىشود و جامعه آرمانى، در بعد مادى و معنوى (رشد فكرى و اخلاقى)، پديدار مىگردد.

 

اين شناختها، همه در روزگار رستاخيز امام مهدى(عج) تحقق مىيابد و نقطههاى ابهام و ترديد و سرگردانى محو مىشود و به راهها و روشهاى متعالىتر و بالاترى دست مىيابد و شيوههاى بهترى را در پيش مىگيرد. بدين سان هر روز او و هر گام او، در همه مسائل حيات و ابعاد زندگى، گامى به پيش است و واپس گرايى و تكرار در آن راه ندارد و بدينگونه اهريمن جهل و نادانى و فساد طغيان، به سر پنجه تواناى خداوند، از زندگى انسان بيرون رانده مىشود جاى آن را آگاهى، دانايى و روشنى و نور فرامىگيرد.

چنان كه در روايتى آمده است: «يملاء الارض عدلاً و قسطاً و نوراً و برهاناً…»؛[4] «مهدى) زمين را از عدل و نور و برهان آكنده مىسازد».

و از پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است: «نهمين (امام از فرزندان حسين) قائم است كه خداوند به دست او، سرزمين تاريك (زندگى) را نورانى و روشن مىكند و از عدل آكنده مىسازد ؛ پس از (دوران) ظلم، علم و دانايى را فراگير مىكند، پس از (دوران) جهل و نادانى…».[5]

بدين سان به دست امام زمان(عج) و با اذن و قدرت الهى، همه جامعهها و انسانها، از تاريكى نادانى، ظلم و فساد به روشنايى و نور دانايى، تقوا و اخلاق فاضله رهنمون مىگردند.

 

براين اساس دولت امام مهدى(عج)، تأمين معنويت، عقلانيت و عدالت را بر عهده دارد تا جامعه به سمت تعالى و تكامل، تعادل و پيشرفت سوق داده شود و اين به ابزار و روشهاى مختلفى نياز دارد.

مهمترين آنها دعوت، راهنمايى و نصحيت است ؛ هر چند معجزه و عنايت الهى نيز در ميان خواهد بود و امام (علیهالسلام) از ولايت تكوينى نيز بهره خواهد گرفت.

 

 

پی نوشت ها


[1] – الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 841، ح 71 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 336، ح 71.

[2] – مفردات راغب، ص 889.

[3] – اعراف 7، آيه 157.

[4] – احتجاج طبرسى، ج 2، ص 291 ؛ الغيبة نعمانى، ص 227، ح 26.

[5] – كمال الدين، ج 1، ص 260.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *