يكم. البته در فرهنگ شيعه اعياد بزرگى وجود دارد مانند روز تولد چهارده معصوم، عيد سعيد غدير خم، عيد قربان، عيد فطر، مبعث و … همه روزهاى شادمانى و سرور است.

  دوم. اگر ملتزمان به فرهنگ شيعى، سرور و شادمانى خود را به صورت عزادارى علنى نمى كنند، اشكال از فرهنگ نيست؛ بلكه پيروان فرهنگ، اين كوتاهى را كرده اند.

  سوّم. در فرهنگ اسلامى، به همان اندازه كه به سوگوارى بر اهل بيت (عليهم السلام)  تأكيد شده است، به سرور و شادمانى نيز توصيه شده است و حتى در كلمات و جملات گوناگونى، به شادمان كردن ديگران امر شده است. رسول خدا صلى الله عليه و آله به شادمان كردن فرزندان يتيم مؤمن، كودكان و مؤمنان دستور داده اند. آن حضرت در حديث زيبايى فرموده اند: «كسى كه مؤمنى را شادمان كند، مرا شادمان كرده است و هر كه مرا شادمان كند، خداوند را شاد كرده است».[1]

 چهارم. يكى از دلايل غالب بودن عزادارى بر سرور و شادمانى در فرهنگ شيعى، ظلمى است كه به اهل بيت (عليهم السلام)  رفته است، ظلمى كه نمى توان در تاريخ، برابرى براى آن پيدا نمود. ازاين رو، بديهى است كه در حد ظلم عظيمى كه بر امامان معصوم رفته است؛ ياد كرد مظلوميت آنان در قالب سوگوارى، مرثيه و روضه خوانى گسترده تر از شادمانى باشد و در اين ميان از آنجا كه ظلمى كه به سيدالشهدا (عليه السلام)  شده، از ظلم هاى ديگر به امامان (عليهم السلام)  برتر و عميق تر بود، ذكر مصايب آن حضرت بيشتر و فراگيرتر است.

 

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

نویسنده:گروه مؤلفان


[1] – نگا: منتخب ميزان‌الحكمه، ص 249.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *