در ابتدا با استفاده از برخى روايات، تصويرى از وضعيت دينى در آخرالزمان ارائه مىشود:

«اسلام و ايمان، غريب مىشود، همان طور كه در ابتدا غريب بود»،

«مساجد از نظر ظاهرى آباد، ولى از نظر هدايت خراب هستند»،

«انسان دين خود را مىفروشد، به گونهاى كه ممكن است صبح مؤمن باشد و عصر كافر شود يا عصر، مؤمن باشد و صبح كافر گردد»،

«جو عمومى و حاكم، جو كفر و بىدينى است ؛ به گونهاى كه حتى بعضى از مؤمنان را نيز متزلزل كرده و به كفر دعوت مىكند»،

«ملتهاى ديگر از اديان خود، گمراه مىشوند»،

«هر كس كه پرچم گمراهى بلند كند، هوادارانى خواهد يافت»،

«با عقايد اسلامى – حتى ايمان به خدا – به طور علنى برخورد مىشود»،[1]

«شنيدن حقايق قرآن، بر مردم گران آيد ؛ اما شنيدن باطل آسان است»،

«مردم نسبت به وقت نماز، بىاعتنا مىشوند»،[2]

«بدعتها ظاهر و زياد شود»،

«حلال، حرام شود و حرام، حلال» و…[3].

 

مجموع اين جملات نورانى، بيانگر وجود نوعى تحير، پس رفت اعتقادى، ظاهرسازى و رنگ باختن ديندارى در آخرالزمان است. چنان كه حضرت على (علیهالسلام) نيز به اين مطلب اشاره فرموده است:

«يكون حيره و غيبه تضل فيها اقوام و تهتدى فيها آخرون»؛[4] «غيبت و حيرتى پيش خواهد آمد كه گروههايى گمراه مىشوند و دستهاى ديگر هدايت مىيابند».

وضعيت ديندارى در آخرالزمان سخت و شكننده و ميزان رويگردانى اغلب مردم از دستورات الهى، زيادتر است. اين مسئله دلايل مختلفى مىتواند داشته باشد، از جمله :

1 – تحريف در آموزههاى متعالى و راستين دين در اين عصر فزونى مىگيرد و اديان و مكاتب مختلفى شكل مىگيرد؛ اين اديان ساختگى، رنگ و بويى از حقيقت ندارند و تهى از معنويت و باورهاى راستين حق گرايانه هستند.

در روايات نيز اشاره شده كه سرگردانى در عقايد دينى، نتيجه جريانات باطلى است كه با جهالت و كنار گذاشتن تفكر در ميان امت ظاهر مىشود.[5]

 

2 – غولهاى ارتباط جمعى و رسانهاى، به شدت با اسلام درگير مىشوند و با انواع تخريبها و تحريفها و سياه نمايىها، سعى بر آن دارند كه چهره خشن و سياهى از اسلام و دين نشان دهند و در اين كار، چنان ماهرانه و شيطنتآميز واقعيتها را تحريف و تخريب مىكنند كه حتى برخى از مسلمانان نيز دچار ترديد مىشوند و گاه از دين خود شرمنده مىشوند، و از طرفى ديگر، ظواهر دنيا را چنان فريبنده و زيبا جلوه مىدهند و انواع فساد و فحشا را در جامعه پخش مىكنند، به گونهاى كه مردم در كنترل كردن اميال و غرايز خود بايد مجاهدت و تلاش فراوان كنند. بازار فسادهاى مالى و اخلاقى، چنان گرم مىشود كه برخى، همه چيز را به فراموشى مىسپرند و حتى انسانيت را زير پا قرار مىدهند روشن است كه با فساد علنى دنياى امروز، حفظ دين و معنويت، بسيار مشكل است.

 

3 – مردم از محتواى اسلام و قرآن و حقيقت آن دور مىشوند. اين دور شدن به چند شكل اتفاق مىافتد. توجه بيش از حد به ظاهر و غفلت از محتوا و پيام؛ يعنى، مردم به جاى اين كه دنبال فهم معانى قرآن باشند، بيشتر به خواندن آن و لحن و صوت ارزش بدهند.[6]

 

همچنين به قدرى معانى مختلف و برداشتهاى غيرمعقول از قرآن عرضه مىشود و به قدرى اختلاف قرائتها و تكثرگرايى رواج و مقبوليت يابد كه معناى اصلى قرآن و منظور الهى از نزول آن در بين مردم گم شود و كسى نداند كه منظور خداوند از نزول فلان آيه يا سوره يا كل قرآن و اسلام چيست. در اين صورت نيز از قرآن و اسلام، جز اسم چيزى نخواهد ماند، زيرا هر كس حرفى خواهد زد و آن را حرف اسلام و قرآن قلمداد خواهد كرد.[7]

 

با اين حال نبايد از نظر دور داشت كه اگر حفظ دين در آخرالزمان دشوار است به همان نسبت عوامل و زمينههاى ديندار شدن نيز بهتر و بيشتر فراهم است. براى نمونه در هيچ زمانى به اندازه زمان ما ابزار و وسايلى كه بتوان با كمك آنها دين را شناخت فراهم نبوده است ؛ مانند كتاب، صوت، تصوير و نيز گسترش دانش و معارف. اگر در گذشته شخصى براى استماع حديثى فرسنگها راه بيابان را طى مىنمود، امروز با زدن چند كليد رايانه و يا مراجعه ساده به كتابها و نيز امواج راديويى و تصويرى و… مىتواند به همان اطلاعات دسترسى پيدا كند. علاوه بر آنكه مردم آخرالزمان از عقل و هوش بيشترى برخوردارند.

از امام سجاد (علیهالسلام) نقل شده كه فرمود: «خداوند آيات سوره توحيد و نيز اول سوره حشر را براى مردم آخرالزمان نازل كرده است، چرا كه مردم آخرالزمان از عقل و بينش بالاترى برخوردارند».

 

از طرف ديگر هر چند حفظ دين و عمل به وظيفه، در دنياى پرتلاطم و سراسر ظلم و فساد، كارى دشوار است ؛ ولى پاداش انسانهاى متدين و دينمدار نيز افزون است.

در روايتى پيامبر گرامى اسلام به اصحابش فرمود: «به زودى گروهى بعد از شما مىآيند كه يك نفر از آنان اجر پنجاه نفر از شما (صحابه) را دارد». اصحاب گفتند: «يا رسول الله! ما با تو در بدر و احد و حنين شركت داشتيم و قرآن در ميان ما نازل شد». پيامبر فرمود: «اگر بر شما وارد مىشد آن چه آنان تحمل مىكنند، مانند صبر آنان صبر نمىكرديد».[8]

مؤمنان آخرالزمان، به فرموده اميرمؤمنان: «در كارها و فداكارىهاى نيك و بزرگ مسلمانان صدر اسلام شريكاند».[9] «و اينان كسانىاند كه پيامبر،  آنان را برادر خود خوانده و آرزوى ديدار آنان را كرده است»[10] و «افرادى هستند كه خداوند، آنان را اولياى خود خوانده است».[11]

بنابراين در اين دوران عدهاى از مردم، به اوج تقوا و ديندارى رسيده و به آن پايبند هستند. اينان ياران و دوستداران حضرت مهدى(عج) هستند و تلاش مىكنند تا زمينه ظهور و قيام آن حضرت را فراهم سازند و جامعه را آماده كنند.

 

 

پی نوشت ها


[1] – ر.ك: معجم احاديث امام مهدى، ج 1، صص 87، 71، 44، 31 و… از پيامبر اكرم (صلیاللهعلیهوآله).

[2] – ر.ك: بحارالانوار، ج 52، ص 256- 260 ؛ حضرت مهدى از ظهور تا پيروزى، ص 250-249.

[3] – ر.ك: معجم احاديث امام مهدى، ج 3، ص 218 ؛ منتخب الاثر، ص 527، و…

[4] – الغيبة نعمانى، ص 104 ؛ تاريخ غيبت كبرى، ص 246.

[5] – ر.ك: اشاره الاسلام، ص 86 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 228.

[6] – ر.ك: بحارالانوار، ج 52، ص 190.

[7] – ر.ك: تفسير فرات كوفى، ص 139.

[8] – بحارالانوار، ج 52، ص 130، ح 26.

[9] – همان، ص 131، ح 32.

[10] – همان، ص 133، ح 36.

[11] – همان، ص 143، ح 59.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *