امیرالمؤمنین(ع) اوضاع دوره خلافت غاصبان را که تصویر میكنند میفرمایند: «طِخْیة عَمْیاء»َ؛ آن دوره را به دوره تاریكی كور تشبیه می کنند؛ هم فضا ظلمانی شده و هم چشمها قادر به مشاهده نیستند. در این فضای ظلمانی است كه قتل سیدالشهداء(ع) عبادت تلقی میشود! عمر سعد لعنت الله علیه در آغاز صبح وقتی خواست لشكر را آمادة نبرد كند جملهای كه از وجود مقدس رسول الله(ص) نقل شده است را به لشكر ابلیسی خود خطاب میكند كه: یا خیل اللَّه اركبی؛ لشكریان خدا سوار شوید! خون سیدالشهداء(ع) را میریزند و بعد هم نماز میخوانند. لعنت خدا به این مسلمانی! این چه مسلمانیای است؟ عیب این مسلمانی كجاست؟ امیرالمؤمنین(ع) را برداشتند و به جایش شخصی را گذاشتند صفهای نماز جماعتشان مملو از جمعیت است، اما این فقط ظاهری فریبنده است; مانند ابوموسی اشعری که به وقت جنگ حضرت امیر(ع) خود را به تلاوت قرآن مشغول می کرد! نتیجه چنین قرآن خواندنی چه بود؟ در جنگ صفین خوارج او را حَکم قرار دادند; چرا که معتقد بودند او خود را آلوده این جنگ نكرده است. او نیز حَكم میشود و در تبانی با عمروعاص، حضرت امیر(ع) را از خلافت عزل و معاویه را نصب میكنند؛ خاصیت این تلاوت قرآن بهتر از این نمی شود!