سؤال: پسر من اوّل دبیرستان است. او درمدرسه‌ی تیزهوشان درس می‌خوانند و استعداد خیلی خوبی دارد؛ امّا متأسّفانه وقت خود را بیهوده تلف می‌کند و برنامه‌ی خاصّی برای درس و کارهای خود ندارد. من با زبان دوستانه و گاهی  با خشونت به او تذکر می‌دهم، ولی جوابی نمی‌گیریم.  لطفاً من را راهنمایی بفرماید.

جواب:

عموماً بچّه‌هایی که وارد دبیرستان می‌شوند، با چنین آسیبی رو به رو هستند؛ یک دلیل آن ممکن است به خاطر سنگین شدن و وسیع شدن تعداد دروس باشد؛ امّا این مشکل درباره‌ی بچّه‌های تیزهوش کمتر به وجود می‌آید.

درک بالای بچّه‌های تیزهوش

بچّه‌های تیزهوش قدرت درک بالایی دارند؛ لذا گاهی اوقات کتاب‌ها پاسخگوی آن‌ها نیست و نیاز آن‌ها را مرتفع نمی‌کند. مدارس استعداد درخشان برای همین ایجاد شد که دانش آموزان در این مدارس مکمل‌هایی را در کنار درس‌های عمومی که سایر بچّه‌ها می‌خوانند، داشته باشند.

برنامه ریزی

یکی از مشکلاتی که امروزه در بين بچّه‌هاوجود دارد اين است كه آن‌ها بی‌برنامه هستند و نمی‌توانند برای خود برنامه‌ریزی مناسب داشته باشند؛ لذا ما باید برای فرزند خود در کنار برنامه‌های مدرسه، یک برنامه‌ مکمل داشته باشیم.

برنامه‌ی مکملی که ما برای فرزند خود طراحی می‌کنیم باید چند ویژگی داشته باشد؛

  1. برنامه باید متناسب با استعداد بچّه باشد و خيلي پيش پا افتاده نباشد. پدر و مادر باید در این زمینه برنامه‌ای برای فرزندشان طراحی کنند که فراتر از برنامه‌ی مدرسه باشد.
  2. برنامه باید مورد علاقه‌ي دانش آموز باشد.
  3. والدین باید بستري براي به كارگيري علاقه‌ي فرزندشانفراهم كنند.

استعدادیابی و برنامه ریزی

امروزه علم اثبات كرده است كه تيزهوشي ممكن است در يك جنبه‌هايي وجود داشته باشد و در جنبه‌هاي دیگر وجود نداشته باشد. اديسون يك شخصيّت تيزهوشي است كه شاید در برخي زمينه‌ها استعداد نداشته باشد؛ ولي ايشان يك جمله‌اي داردکه می‌گويد:”من مرهون مادر خود هستم چرا كه در زيرزمين خانه براي من يك كارگاه ساده‌اي را ايجاد كرد”. اين امر نشان مي‌دهد كه مادر وقتي مي‌فهمد فرزندش يك استعداد ويژه‌اي دارد، براي او برنامه‌ريزي مي‌كند و بر اساس علايقش امكانات مناسبي را در اختيار او قرار می‌دهد.

شرایط خاص بچّه‌های تیزهوش

اگر والدین دعا می‌کنند که خدا به آن‌‎ها فرزندان تیزهوش بدهد، باید دعا کنند که همراه آن توانش را نیز بدهد؛ زیرا بچّه‌هاي تيزهوش بيشتر از بچّه‌هاي معمولی كار مي‌برند و گاهي اوقات اخم كردن‌، عصباني‌ شدن‌ و ناراحت شدن والدین، يك موج منفی به آن‌ها وارد می‌کند.

 خيلي از افراد معتقد هستند که حتّي زندگي كردن بچّه‌هاي تيزهوش در ميان انسان‌هاي عادي خيلي دشوار است؛ زیرا آن‌ها با درک بالای خود رفتار اطرافیان را خیلی پایین می‌دانند و همين منجر به آزار ديدن روحي و رواني آن‌ها مي‌شود. لذا اگر مي‌بينيم آن تيزبيني لازم را در خود نداريم، از مشاوران و افراد خاص مشورت بگيريم كه بتوانيم نيازهاي فرزندان تیزهوش خود را مرتفع كنيم.

مواظب گرایش منفی بچّه‌های تیز هوش باشیم!

متأسّفانه گاهي اوقات ممكن است گرايش بچّه‌هاي تيزهوش به مسائل منفي زيادتر از بچّه‌هاي عادي باشد. بالاخره آن‌ها لايه‌هاي پنهاني را متوجّه مي‌شوند و چون آن طرف گناه و مسيرهاي منفي با جذابيّت‌هاي كاذب وجود دارد، ناخودآگاه به آن سمت كشيده مي‌شوند؛ لذا گاهی بزرگترين سارقان دنيا و همچنین قاچاقچی های بزرگ را مي‌بينيد كه افراد تيزهوشي هستند، ولي هوش و استعداد آن‌ها جهت‌دهي نشده است و به سمت منفي رفته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *