درد آشنای محرومان

شهید شیخ علی مزاری

خدا گواه است که به چشم خودم دیدم که چند پیرزن، بر خون‌های خشک شده‌ی شهید مزاری بر سنگفرش کوچه بوسه می‌زدند. در حالی که صدای گریه و ناله‌ی آنان بلند بود، هر کدام زبان حالی داشتند. یکی می‌گفت: «خانه‌ی مرا تعمیر کرده است.»

دیگری می‌گفت: «اجاره خانه‌ی مرا می‌داده است.»


رسم خوبان 16، کمک به نیازمندان، ص 74.