البته خروج سفيانى از علايم حتمى ظهور است اما خروج دجال از نشانههاى حتمى نيست. اينك درباره هر يك به اختصار توضيح مىدهيم.

الف. خروج سفيانى

امام صادق (علیهالسلام) مىفرمايد: «السفيانى من المحتوم و خروجه فى رجب…»؛[1] «سفيانى از نشانههاى حتمى است و (آغاز) شورش او در ماه رجب خواهد بود…».

وى از اولاد ابوسفيان و نامش براساس بعضى از روايات عثمان بن عتبه است. سفيانى با تظاهر به ديندارى، گروه زيادى از مسلمانان را مىفريبد و به گرد خود مىآورد و بخش گستردهاى از سرزمينهاى اسلامى را به تصرف خويش در مىآورد و بر مناطق شام، دمشق، حمص، فلسطين سيطره و تسلط مىيابد اما مناطق شيعهنشين تسليم او نمىشوند و به همين جهت در كوفه و نجف به قتل عام شيعيان مىپردازد و براى كشتن و يافتن آنها جايزه تعيين مىكند.

در روايات توصيفات زيادى از او شده و تا حدودى شخصيت او به تصوير درآمده است: «پسر خورنده جگرها از بيابان خشك بيرون مىآيد و او مردى است ميانه بالا و بزرگسر و آبلهرو. زمانى كه او را مىبينى، گمانت كه او اعور است. نامش عثمان و نام پدرش عتبه است او از فرزندان ابوسفيان است. هر گاه به سرزمينى مىرسد كه همواره داراى آب صاف است، آنجا مستقر مىشود».[2]

 

سفيانى شورش خود را از خارج دمشق (منطقه وادى يابس) شروع مىكند و آن مصادف با سالى است كه امام زمان قيام خواهد كرد.

امام باقر (علیهالسلام) مىفرمايد: «خروج سفيانى و قيام قائم، در يك سال است».[3]

او در شهرهاى اسلامى (به خصوص عراق) به كشتار مىپردازد و براساس روايات با سپاه يمانى و سيد خراسانى درگير مىشود. آن گاه به سمت جزيرة العرب (عربستان) نيز بر مىدارد و پس از فتح مكه سه روز به غارت و كشتار مردم مدينه و تخريب مسجد النبى مشغول مىشود. وى آن گاه كه از ظهور مهدى(عج) با خبر مىگردد، با سپاهى عظيم به جنگ آن حضرت مىرود و در منطقه بيدا (بين مكه و مدينه)، سپاه امام(عج) برخورد مىكند و به امر خدا، همه لشكريان وى به جز چند نفر در زمين فرو مىروند و هلاك مىشوند.[4]

براساس پيشبينى برخى روايات، قيام حضرت مهدى(عج) حدود نه ماه بعد از خروج سفيانى، خواهد بود.

هشام بن سالم مىگويد: امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «وقتى سفيانى به پنج شهر مسلط شد، نه ماه بشماريد…».[5] در واقع مدت فعاليت سفيانى پانزده ماه خواهد بود كه شش ماه آن به تصرف مناطق و جنگهاى مختلف مىگذرد.

 

امام صادق (علیهالسلام)مىفرمايند: «چون سفيانى به مناطق پنج گانه سيطره يافت، برايش نه ماه بشماريد (فعدّوا له تسعه اشهر)».[6]

بدون ترديد در حكومت حضرت مهدى(عج)، كسانى همانند سفيانى، مجالى براى تحرك و فعاليت نخواهند داشت. از آنجايى كه سفيانى خصومت شديدى با حضرت مهدى(عج) خواهند داشت و نداى دعوت او را اجابت نخواهد كرد، با اقدامات قاطع آن حضرت رو به رو خواهد بود. برخى روايات بر كشته شدن او به دست امام مهدى(عج) دلالت مىكنند. از جمله امام على (علیهالسلام) مىفرمايد: «خداوند سپاه سفيانى را نابود مىكند و هيچ كس از آنها جز سفيانى روى زمين باقى نمىماند ؛ در اين حال مهدى(عج) او را مىگيرد و گردن مىزند…».[7]

 

 

ب. ظهور دجال

يكى از نشانههايى كه درباره آن، مطالب زيادى مطرح شده و جزو علايم غيرحتمى است، ظهور دجال است. آنچه در توصيف دجال معروف است، اين است كه وى مردى است كافر (برعكس سفيانى كه ادعاى مسلمانى مىكند و ذكر يارب يارب مىگويد و…) يك چشم بيش ندارد، آن هم در پيشانىاش واقع شده و مانند ستارهاى مىدرخشد.

حال منظور از اين دجال كيست؟ آيا در جامعه كنونى ما مصداق دارد؟

دجال از ريشه دجل به معناى دروغ گوى حيله كار است. اصل داستان دجال در كتابهاى مسيحيان است. در انجيل اين واژه بارها به كار رفته است و از كسانى كه منكر حضرت مسيح باشند، به عنوان دجال ياد شده است. در ترجمه انگليسى كتابهاى مقدس مسيحى واژه «آنتى كِراسْت»[8] (دجال،ضدمسيح) به كار رفته است.

در روايات زيادى از اهل سنت، خروج دجال از نشانههاى برپايى قيامت دانسته شده است. در كتابهاى روايى شيعه، تنها چند روايت در مورد خروج دجال به عنوان يكى از علايم ظهور حضرت مهدى(عج) آمده است كه از نظر سند، معتبر و قابل قبولى نيستند.[9]

در حديثى آمده است: «هنگامى كه غنايم قسطنطنيه را تقسيم مىكنند، خبر خروج دجال به حضرت و يارانش مىرسد».[10]

 

با توجه به معناى لغوى «دجال»، مقصود از آن، چه بسا نام شخص معينى نباشد ؛ بلكه هر كس كه با ادعاى پوچ و بىاساس و با تمسك به انواع و اسباب حيلهگرى و نيرنگ در صدد فريب مردم باشد، دجال است. بر اين اساس دجالها متعدد خواهند بود. بنابراين احتمال، قضيه دجال بيانگر اين مطلب است كه در آستانه انقلاب مهدى(عج)، افراد حيله گرى براى نگه داشتن فرهنگ و نظام جاهلى همه تلاش خود را به كار مىگيرند تا با تزوير و حيلهگرى مردم را نسبت به اصالت و تحقق آن انقلاب و استوارى رهبرى دچار ترديد سازند!!

چه بسا «دجال» كنايه از كفر جهانى و سيطره فرهنگ مادى بر ضد جهان باشد. استكبار با ظاهرى فريبنده و با قدرت مادى، صنعتى و فنى عظيمى كه در اختيار دارد، سعى مىكند مردم را فريب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فريبنده خود كند. براين اساس است كه پيامبران، امتهاى خود را از فتنه دجال بيم دادهاند: «ما بعث الله نبيا الا و قد انذر قومه الدجال»؛[11] «هيچ پيامبرى مبعوث نشد، مگر آنكه قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت».

 

به نظر نگارنده، ظهور شخصى به نام دجال و دشمنىهاى شديد او با امام مهدى و فتنههاى فراوان او، قرين صحت است و براساس روايات گروههاى فراوانى (چون يهوديان، زنا زادگان، شراب خواران، آوازه خوانان، افراد سفيه و…) از او حمايت خواهند و فرجام كار او نيز كشته شدن به دست امام مهدى(عج) است.

امام صادق (علیهالسلام) مىفرمايد: «قائم بعد از غيبت ظهور مىكند و دجال را مىكشد و زمين را از هر ظلم و ستمى پاك مىسازد».[12]

البته در منابع اهل سنت آمده كه دجال به دست عيسى (علیهالسلام) كشته مىشود كه منافاتى با اين ديدگاه شيعه ندارد ؛ زيرا عيسى (علیهالسلام) تابع حضرت مهدى(عج) بوده و به دستور او دجال را مىكشد.

 

 

پی نوشت ها


[1] – الغيبة نعمانى، ص 202.

[2] – كمال الدين، ج 2، ص 651، ح 9 ؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 721، ج 26، از امام على (علیهالسلام).

[3] – بحارالانوار، ج 52، ص 204، ح 34.

[4] – ر.ك: تاريخ غيبت كبرى، ص 520-518 ؛ الملاحم و الفتن، ص 57.

[5] – بحارالانوار، ج 52، ص 253.

[6] – الغيبة نعمانى، ص 432، ح 13.

[7] – التشريف بالمنن، ص 296، ح 417.

[8] – 1. Antichrist.

[9] – ر.ك: بحارالانوار، ج 52، ص 193.

[10] – معجم احاديث امام مهدى، ج 2، ص 50.

[11] – بحارالانوار، ج 52، ص 205 ؛ ر.ك: دادگستر جهان، ص 223، چشم به راه مهدى، ص 289.

[12] – معجم احاديث الامام مهدىعج، ج 2، ص 134.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *