مسئله تربيت و خودسازى، يكى از مسائل مهم هر انسان آگاه و خردورز است. تربيت – به عنوان پروراندن و شكوفا كردن استعدادهاى درونى انسان – يكى از دغدغههاى اصلى هر فرد مسلمان و معتقد به خدا است.
بر اساس آيات قرآن اگر انسان براى اصلاح اخلاق و رفتار خود نكوشد و در برابر خواهشهاى نفسانى و وسوسههاى شيطانى مقاومت نكند، انسانيت خود را از دست داده و حيوان و بلكه بدتر از يك حيوان شده است.[1]
البته مبارزه با هواى نفسانى و قدم گذاشتن در طريق خودسازى و اصلاح بسيارى از رفتارها – از جمله دوست خوب بودن براى دوستان، فرزند خوب براى خانواده و بنده خوب براى خدا – كار آسانى نيست و نياز به مقاومت و صبر و تحمّل سختىهاى فراوان دارد؛ چنان كه در تفسير مجمعالبيان درباره اين آيه «يا أَيُّهَا الاْءِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ»[2] آمده است: انسان حركت به سوى پروردگارش را با مشقت و سختى طى مىكند. به همين جهت رسول خدا صلىاللهعليهوآله مبارزه و تلاش براى خودسازى و تربيت نفس را «جهاد اكبر» دانست كه از جنگ با دشمن هم سختتر است.
اصلاح اخلاق و رفتار كار سادهاى نيست و نياز به مقاومت، پيگيرى و تلاش دائمى دارد. البته اين سخن بدين معنا نيست كه انسان نا اميد شود و تصور كند هيچ راهى براى موفقيت نيست؛ چون كه تربيت امرى تدريجى است و بايد قدم به قدم پيموده شود و لذا بىحوصلگى و بىصبرى آفت اين راه است.
بر اساس آيات فراوانى از قرآن اشاره شده كه شيطان، در صدد است تا كسانى را كه مىخواهند راه خدا را بروند و در انسانيت به كمال برسند، به وسيله دسيسههاى مختلف از اين كار باز دارد.
يكى از راههاى شيطان در گمراه كردن انسانها، «نااميد كردن» است. او مىكوشد احساس گناه، خود كم بينى، بىلياقتى و مانند آن را به شخص القا كند تا از ادامه راه باز بماند. به همين دليل آيات و روايات، به شدت از نااميدى نهى نموده و همگان را به توكل بر خدا و اعتماد به نفس تشويق كرده است.
البته اگر كسى راه و برنامه درستى براى خودسازى نداشته باشد، نمىتواند به موفقيت برسد و امكان شكست او زياد است. به همين جهت بزرگان دين تأكيد دارند كه نخستين قدم براى تربيت، آگاهى از اصول تربيت و راههاى آن است. بنابراين بايد با مطالعه كتابهاى مفيد و نيز مشورت با اساتيد اخلاق، خود را به سلاح علم و معرفت مجهز نموده و با توكل بر خدا و پشتكار و تلاش دائمى، حركت خود را آغاز كنيد.
مراقبه و محاسبه
يكى از راههاى اصلى خودسازى مراقبه و محاسبه است.
«مراقبه» يعنى، در آغاز هر كارى كمى مكث كنيد؛ اگر واجب است، حتماً آن را انجام دهيد و اگر حرام است، ترك كنيد. اگر نه حرام است و نه واجب، در انجام و ترك آن، مختاريد. اصل اين توجّه و مراقبه، چندين فايده دارد:
اولاً، انسان به حرام نمىافتد و نيز واجبى از او ترك نمىشود.
ثانياً، انسان از غفلت بيرون مىآيد و حالت توجه پيدا مىكند.
ثالثاً، انسان وقتى حالت توجه يافت مىتواند ترك حرام و فعل واجب را به قصد قربت، انجام دهد.
«محاسبه» يعنى، شب به محاسبه بنشينيد كه آيا مراقبه، طول روز را خوب انجام دادهايد يا نه. در صورت خوب انجام دادن شكر خداى را به جا آوريد و اگر خوب انجام ندادهايد، علتيابى كنيد تا به مرور نقصها و علت عدم موفقيت را كشف كنيد تا بعد از سالها، به جايى برسيد كه حتى يك گناه از شما صادر نشود.
حضرت على عليهالسلام مىفرمايد: «ان هذه النفس لامارة بالسوء فمن اهملها، جمحت به الى الماثم»؛[3] «همانا اين نفس پيوسته به بدى و زشتى امر مىكند، پس هر كسى آن را مهمل به حال خود واگذارد، او انسان را به سمت گناهان مىكشاند». بنابراين مراقبه و محاسبه را بايد جدىگرفت كهاز اساسىتريندستوراتاخلاقى و سازنده نفوساست.[4]
اما درباره اينكه گاهى از خود بيزار مىشويد و… گفتنى است: انسان، از نظر خلقى و عاطفى، معمولاً حالت يكنواخت ندارد. همه انسانها كم و بيش، دورههايى از غمگينى و افسردگى را تجربه مىكنند و اين امرى طبيعى است. علت اين پديده، گاهى شناخته شده است (مانند از دست دادن عزيزان، شكست، غربت و دورى از خانواده) و گاه ناشناخته.
افسردگى از اختلالات خلقى شايع است و معمولاً در خانمها، بيشتر از مردان شايع است؛ زيرا زمينه برونريزى ناراحتىها براى مردان، فراهمتر است.
زنان معمولاً خودخورى مىكنند و زمينه بروز ناراحتىها براى آنها كمتر فراهم مىشود. البته خداوند مكانيسمهاى جالبى در وجود ا نسان قرار داده كه تا حد قابل توجهى، در تنظيم حالات خلقى و عاطفى وى مؤثّر است. خنده و گريه در شمار اين مكانيسمها جاى دارد و در تنظيم حالات عاطفى و خلقى انسان مؤثّر است.
گاهى انسان با چند دقيقه گريه، كاملاً از ناراحتىها تخليه مىشود و گاه با شركت در محافل شادى آفرين يا قرار گرفتن در جمع دوستان و شنيدن مطالب طنزآميز و خندهدار، به تخليه هيجانى و نشاط دست مىيابد.
«گرچه غمگينى و اندوه، معادل افسردگى نيست؛ اما بدون ترديد، افسردگى شامل حالت غمگينى است كه بر زندگى روزمرّه، فعاليت، ارزشيابى خود، قضاوت و كنشهاى ابتدايى (مانند خواب و اشتها) اثر مىگذارد. غمگينى مىتواند واكنشى نسبت به يك رويداد رنج آور باشد».[5]
عارض شدن حالت غمگينى تا حدود زيادى امرى طبيعى است و شايد بيشتر انسانها در زندگى، بارها آن را تجربه كردهاند. «هنگامى مرضى محسوب مىشود كه از لحاظ شدت و طول مدت – با در نظر گرفتن اهميت اين رويداد – جنبه افراطى پيدا مىكند و به خصوص وقتى بدون علت ظاهرى، آشكار شود.
بنابراين غمگينى افراطى يا بدون علت موجه، در چهارچوب افسردگى قرار مىگيرد و وجود عوامل آمادگى و آسيبپذيرى فردى را القا مىكند. اين عوامل مىتوانند ژنتيكى، روان شناختى، زيست شناختى يا محيطى باشد و در اغلب موارد با در هم تنيدگى آنها مواجه هستيم».[6] اگر اندوه طولانى و مستمر شد و حداقل با نشانههايى، چون كم خوابى يا پرخوابى، بىاشتهايى، كُند حركتى، كاهش عملكرد، ناتوانى فكرى، بىحوصلگى و… همراه باشد، بايد به روانشناس يا روانپزشك مراجعه كرد.[7]
به كارگيرى راهكارهاى زير براى مقابله با مشكل ياد شده بسيار مفيد است:
1 – بكوشيد جز در مواقع ضرورى در تنهايى قرار نگيريد.
2 – با افكار منفى خود مقابله كنيد. هر وقت اين افكار به شما هجوم آورد، به هر صورت ممكن خود را از چنبره آن نجات دهيد ؛ براى مثال خود را به مطالعه يا هر كار ديگرى مشغول سازيد و نگذاريد ذهن شما جولانگاه افكار منفى باشد.
3 – به جنبههاى مثبت خود بينديشيد و آنها را در برگهاى فهرست كنيد.
4 – به جاى كمبودها، عيبها و ناكامىها، به موفقيتها و امكاناتى كه در زندگى از آن بهرهمنديد، فكر كنيد. امكانات و شرايط زندگى، مانند ليوانى است كه بخشى از آن پر و بخشى خالى است. بكوشيد به بخش پر بينديشيد و از آن بهره ببريد. غصه آن نيمه خالى را نخوريد ؛ زيرا در اين صورت نمىتوانيد از آنچه دراختيار داريد بهرهمند شويد. فرصتهاى زندگى را مغتنم شماريد و از آنچه در آينده پيش مىآيد، نگران نباشيد.
5 – با افراد شاداب، فعال، اجتماعى، متدين و در عين حال مثبتنگر معاشرت كنيد و از افرادى كه هميشه از زندگى شكايت مىكنند، دورى گزينيد.
6 – ورزش را از ضرورىترين فعاليتهاى خود بدانيد و هر روز حداقل 60 – 30 دقيقه به ورزش مورد علاقهتان بپردازيد.
7 – هر چه مىتوانيد قرآن بخوانيد و از مضامين بلند دعاهاى اهل بيت عليهمالسلام بهره گيريد. البته قرآن را با تأنّى و توجه به معنا تلاوت كنيد.
8 – از بىكارى و بىبرنامگى بپرهيزيد و همه اوقات خود را به طور منطقى پر كنيد.
9 – براى برنامهريزى اوقات شبانه روز، حتماً با مشاور صحبت كنيد و يا از دوستان موفق كمك بگيريد.
10 – به تغذيه – خصوصاً صبحانه – اهميت دهيد و هيچ گاه بدون خوردن آن به كار (مطالعه، حضور در كلاس و)… نپردازيد.
11- هر وقت احساس دلتنگى مىكنيد، حدود ده دقيقه دوش آب ولرم بگيريد و در صورت امكان شنا كنيد.
12 – به مسائل معنوى – به ويژه نماز اول وقت – فوقالعاده اهميت دهيد.
13 – با توسل به اهل بيت عليهمالسلام از آنان بخواهيد به شما كمك كنند و همواره به لطف و رحمت خدا اميدوار باشيد.
14 – مطالعه كتاب رمز پيروزى مردان بزرگ، جعفر سبحانى، توصيه مىشود.
پی نوشت ها
[1] – اعراف 7، آيه 179.
[2] – انشقاق 84، آيه 6.
[3] – على سعادت پرور، الغرر والدرر، باب النفس، به نقل از سرّالاسرار، ج 1، ص 305، ح 20.
[4] – براى مطالعه بيشتر در اين زمينه ر.ك:
الف. خودسازى، آية اللّه ابراهيم امينى ؛
ب. چهل منزل سلوك، سيد كاظم ارفع ؛
ج. جهاد با نفس، آية اللّه مظاهرى ؛
د. خودشناسى در تربيت اسلامى، تأليف سيد يوسف ابراهيميان آملى.
[5] – دادستان، روانشناسى مرضى تحولى از كودكى تا بزرگسالى، ج 1، ص 270، انتشارات سمت، چاپ دوم 1376.
[6] – همان.
[7] – براى مطالعه بيشتر ر.ك: همان.