مدت‌ها توی ستاد پشتیبانی جنوب کار می‌کردم. پایین نامه‌ها امضای رضوی بود. نمی‌شناختمش.

از ماشین پیاده شد. سر تا پا خاکی. گفتم: «رضوی را ندیدی؟»

گفت: «رضوی را می‌خواهی چی کار؟»

گفتم: «می‌خواهم این را امضاء کنه.»

گرفت، امضاء کرد. خودش بود. محمد تقی رضوی.


رسم خوبان 20 – فروتنی و پرهیز از خودبینی، ص 18. / یادگاران، ص 60.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *