خوارزمی گوید:
بشیر بن حذیم اسدی گوید:آن روز به زینب دختر علی نگریستم. هرگز زنی با شرم را همچون او سخنور ندیدهام. گویا از زبان امیر المؤمنین علی (ع) سخن میگفت. به مردم اشاره کرد که: ساکت شوید! نفسها برید و زنگ شترها آرام شد. آنگاه گفت:
حمد از آن خداست. درود بر پدرم محمّد پیامبر خدا و بر خاندان پاک او، آل الله.
امّا بعد، ای اهل کوفه! ای اهل نیرنگ و نفاق! آیا گریه میکنید؟ هرگز اشکهایتان خشک نشود و شیون شما نایستد. مثل شما همچون مثل آن زنی است که رشتههای خود را پنبه میکند. آیا شما ایمان خود را بازیچهی خویش ساختهاید؟ آیا شما فضیلتی جز لاف و گزاف و آلودگی و سینههای کینتوز و تملقگویی کنیزگونه و باطنی دشمنانه دارید؟ همچون سبزیهای روییده در منجلابید یا نقرههایی که گور مرده را میآراید. چه بدکرداری را پیش فرستادید که خدا را از خود خشمگین ساختید و در عذاب، جاودانه شدید. آیا گریه میکنید و ناله سر میدهید؟ آری به خدا، بسیار بگریید و اندک بخندید. به ننگ و عاری آلوده شدهاید که هرگز از دامنتان شسته نخواهد شد. چگونه این ننگ را خواهید شست که زادهی پیامبر و سرور جوانان بهشت را که پناه شما در حوادث بود و حجّت الهی بر شما و پیشوای سننّتان بود کشتید؟ گناه زشتی مرتکب شدید. بدا به شما! از رحمت الهی دور باشید! تلاشتان هدر رفته و دستانتان از کار نیک بریده شده و در معامله زیان کردهاید. خشم خدا را خریدید و ذلّت و خواری به نام شما زده شد. وای بر شما ای کوفیان! میدانید چه جگری را از پیامبر دریدید و چه خونی از او ریختید و چه پردهنشینانی را از حریم و حرمش بیرون کشیدید؟ کاری زشت کردید که نزدیک است آسمانها از زشتی آن از هم شکافد و زمین شکافته شود و کوهها فرو ریزد. کار شما همچون عروسی کچل، گردن دراز، بد خلق و بد سیما و بدنماست که زمین و آسمان را انباشته. آیا شگفت است اینکه آسمان خون ببارد؟ عذاب آخرت سختتر و خوارکنندهتر است و کسی یاریتان نمیکند. مهلتهای الهی شما را سبکسر نکند، چرا که پیشی گرفتن شما خدا را شتابزده نمیکند و بیم از دست رفتن خونخواهی ندارد. پروردگارتان در کمین است، پس چشم انتظار آن باشید.
بشیر گوید: به خدا قسم! مردم را آن روز سرگردان و مستگونه دیدم، گریان و اندوهگین و ناراحت و متأسّف بودند؛ انگشت حیرت به دهان داشتند. پیرمردی از کوفیان را دیدم که کنارم ایستاده بود؛ آنقدر گریسته بود که صورتش خیس بود و میگفت: راست میگویی پدر و مادرم به فدایت! پیران شما بهترین پیران و جوانانتان بهترین جوانان و زنانتان بهترین زنانند و نسل شما بهترین نسل است که نه خوار میشود و نه شکست میخورد.
قال الخوارزمیّ:
و قَالَ بَشِيرُ بْنُ خُزَيْمٍ الْأَسَدِيُّ وَ نَظَرْتُ إِلَى زَيْنَبَ بِنْتِ عَلِيٍّ يَوْمَئِذٍ -وَ لَمْ أَرَ خَفِرَةً قّط أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تنطق عن لِسَانِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِيطَالِبٍ (ع) و تفرع منه- وَ قَدْ أَوْمَأَتْ إِلَى النَّاسِ أَنِ اسْكُتُوا! فَارْتَدَّتِ الْأَنْفَاسُ وَ سَكَنَتِ اْلْأَجْرَاسُ ثُمَّ قَالَتْ: الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الصَّلَاةُ عَلَى أَبِي مُحَمَّدٍ رسول الله وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الْأَخْيَارِ آل الله.
و بَعْدُ يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ! يَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَ الخذل و الْغَدْرِ! أَ تَبْكُونَ؟ فَلَا رَقَأَتِ الدَّمْعَةُ وَ لَا هَدَأَتِ الرَّنَّةُ، إِنَّمَا مَثَلُكُمْ كَمَثَلِ الَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً. أ تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ؟ أَلَا وَ هَلْ فِيكُمْ إِلَّا الصَّلَفُ وَ و النَّطَفُ وَ الشَّنَفُ و النّطف وَ مَلَقُ الْإِمَاءِ وَ غَمْزُ الْأَعْدَاءِ أَوْ كَمَرْعًى عَلَى دِمْنَةٍ أَوْ كَفِضَّةٍ عَلَى مَلْحُودَة!ٍ أَلَا سَاءَ مَا قَدَّمَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ وَ فِي الْعَذَابِ أَنْتُمْ خَالِدُونَ أَ تَبْكُونَ وَ تَنْتَحِبُونَ؟ إِي وَ اللَّهِ فَابْكُوا كَثِيراً وَ اضْحَكُوا قَلِيلًا فَلَقَدْ ذَهَبْتُمْ بِعَارِهَا وَ شَنَارِهَا وَ لَنْ تَرْحَضُوهَا بِغَسْلٍ بَعْدَهَا أَبَداً، وَ أَنَّى تَرْحَضُونَ قَتْلَ سَلِيلِ خَاتَمِ النُّبُوَّةِ وَ سَيِّدِ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَلَاذِ خِيَرَتِكُمْ وَ مَفْزَعِ نَازِلَتِكُمْ وَ مَنَارِ حُجَّتِكُمْ وَ مَدَرَةِ سُنَّتِكُمْ أَلَا سَاءَ مَا تَزِرُونَ وَ بُعْداً لَكُمْ وَ سُحْقاً فَلَقَدْ خَابَ السَّعْيُ وَ تَبَّتِ الْأَيْدِي وَ خَسِرَتِ الصَّفْقَةُ وَ بُؤْتُمْ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْكُمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَيْلَكُمْ يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ، أَ تَدْرُونَ أَيَّ كَبِدٍ لِرَسُولِ اللَّهِ فَرَيْتُمْ؟ وَ أَيَّ دَمٍ لَهُ سَفَكْتُمْ؟ وَ أَيَّ كَرِيمَةٍ لَهُ أَبْرَزْتُم وَ أَيَّ
حریم له أصبتم؟ وَ أَيَّ حُرْمَةٍ لَهُ انتهکتم؟ «لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِدًّا تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا» أ فعجبتم أن قطرت السّماء دما؟ و لعذاب الآخرة أشدّ و أخزى و أنتم لا تنصرون، فلا يستخفنّكم المُهل، فإنّه عزّ و جلّ لا يحفزه البدار، و لا يخاف فوت الثّار، كلّا و إنّ ربّكم لبالمرصاد، فترقّبوا أوّل النّحل و آخر صاد.
قال بشير: فو اللّه لقد رأيت النّاس يومئذ حیاری، کأنّهم کانوا سکاری، یبکون و یحزنون، یتفجّعون و یتأسّفون، و قد وضعوا أيديهم في أفواههم، و قال: و نظرت إلی شيخ أهل الكوفة، کان واقفاً إلی جنبی، قد بكى حتّى اخضلّت لحيته بدموعه و هو يقول: صدقت بأبی و أمّی، كهولهم خير الكهول، و شبّانکم خير الشبّان، و نسائکم خیر النّسوان و نسلكم خير نسل لا يخزى و لا يبزى.[1]
[1]– مقتل الحسین (ع) 2: 40، الفتوح لابن اعثم 5: 139، الاحتجاج: 303، اللهوف: 192، مثیر الاحزان: 86، امالی المفید: 320 ح 8، امالی الطّوسی: 91 ح 142، تسلیة المجالس و زینة المجالس 2: 353، البحار 45: 108 و 162 ح 7، العوالم 17: 337.