رجالى را ديده  ايم كه اهل علم و عمل بودند و ساده و بى آلايش زندگى كردند، و در لباس و مسكن و خوراك زاهد بودند. غصّه ى ما براى اين است كه مثل آنها نيستيم! بزرگانى از علما بوده  اند كه از سهم امام ـ عليه  السّلام ـ استفاده نمى كردند. بعضى هم از افاضل علما و صاحب مصنّفات بودند، ولى ملبَّس به لباس اهل علم نبودند.

مرحوم قاموسى ملبّس به لباس تجّار بود، و فقط در وقت نماز لباس مخصوص روحانيون را مى پوشيد و عدّه اى از مقدّسين در نماز به ايشان اقتدا مى كردند و در حالى كه جماعت  هاى متعدّد در صحن مطهّر به هم پيوسته بود، به گونه اى كه معلوم نمى شد مأمومين به كدام جماعت اقتدا كرده  اند و جزو كدام جمعيّت و جماعت اند، بدون هيچ اعتنايى به اطراف، جلو و عقب و چپ و راست، به نماز مى ايستاد.

حسرت ما از اين است كه عدّه اى از علما را ديده ايم كه ميان ما و آنها تفاوت بسيار است و گويى حدود چند صد سال با هم فاصله داريم. خدا توفيق دهد تا بفهميم از چه راهى به هدف برسيم!

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *