پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت
بسیار بود رود در آن برزخ کبود
اما دریغ، زَهرهٔ دریا شدن نداشت
در آن کویر سوخته، آن خاک بی بهار
حتی علف اجازهٔ زیبا شدن نداشت
گم بود در عمیق زمین شانهٔ بهار
بیتو ولی زمینهٔ پیدا شدن نداشت
دلها اگرچه صاف، ولی از هراس سنگ
آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت
چون عقدهای به بغض فرو بود حرف عشق
این عقده تا همیشه سرِ وا شدن نداشت
برچسب خوردهاهل بیت, اهل بیت علیهم السلام, اهل بیت(ع), چهارده معصوم, حرف عشق, حضرت فاطمه معصومه, حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها, حضرت فاطمه معصومه(س), دهه کرامت, دوازده امام, سلمان هراتی, شعر, شعر اهل بیت, شعر اهل بیت علیهم السلام, شعر اهل بیت(ع), مدح اهل بیت, مدح اهل بیت علیهم السلام, مدح اهل بیت(ع), ولادت حضرت فاطمه معصومه, ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها, ولادت حضرت فاطمه معصومه(س), ولادت حضرت معصومه, ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها, ولادت حضرت معصومه(س), ولادت کریمه اهل بیت