فرمود: «لَسْتُ أُحِبُّ أَنْ أَرَى الشَّابَّ مِنْكُمْ إِلَّا غَادِياً فِي حَالَيْنِ»[1] دوست ندارم جوانها را در جامعهی اسلامی در یکی از دو حال ببینم: «إِمَّا عَالِماً أَوْ مُتَعَلِّماً» یا باید دانشمند باشند، اندیشمند باشند، فرهیخته باشند، فرزانه باشند یا باید دانشجو باشند، عاشق علم باشند، تشنهی دانش باشند. «فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ» اگر نه اندیشمند و دانشمند و فرزانه و فرهیخته بود و نه عطش علم داشته باشد و تضییع عمر کند، وقتگذارنی کند «فَرَّطَ» کوتاهی کرده است. و کسی که در طول عمر خود گرفتار تفریط شده باشد «ضَيَّعَ» عمر خود را ضایع کرده است و اگر عمر خود را تضییع کند «أَثِمَ» گناهکار میشود و کسی که اهل گناه باشد در آتش ساکن خواهد شد.
پی نوشت
[1]– الأمالی (للطوسی)، النص، ص 303.