اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
ربِّ اشرح لی صدری و یسّرلی امری و احلُل عقده من لّسانی یفقهوا قولی.
الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا ابی القاسم محمد و علی آله المعصومین… سيما مولانا بقیه الله فی العالمین.
موانع توبه
در مباحث توبه، يكي از مسائلي كه مهم و قابل توجه است، مسئله موانع توبه است. توبه بازيابي خود، بازسازي روح؛ و درمان گناه است. توبه آشتي با خداست. توبه رجوع از انحراف و تحول و انقلابی به سوي كمال است، با اين همه امتيازاتي كه توبه دارد، چرا انسان موفق به آن نميشود؟ در ذیل به بررسی موانع توبه خواهیم پرداخت:
- تسویف
اولین مانع؛ مسئله تسویف و مسامحه در معالجه است. افرادي كه مريض ميشوند تا احساس خطر جدي نكنند، به دكتر مراجعه نميكنند و مسامحه ميكنند.
سوف و سین، در ادبيات عرب براي نشان دادن آينده به کار می رود؛ به عنوان نمونه: “سيأتيهم بأسنا” به زودي كيفر ما را ميبينند! “سوف استغفر لكم” جناب يعقوب به فرزندان خود گفت، من در آينده براي شما استغفار ميكنم.
گاهي افراد بيمار يا گناهكار كه دارای بيماري اخلاقي هستند، مطلب را جدي نميگيرند و ميگويند فرصت دارم، فعلا پير نشدهام! فعلاَ خوشي ميكنم تا وقتش توبه كنم! در مسائل علمي، اقتصادي هم اينطور است، مثلاً دانشجو مطالعهاش را براي شب امتحان ميگذارد كه با تحمل و تدبر قابل رفع است؛ و حال اين كه هر كس فرصت امروز را از دست ميدهد فردايي هم نخواهدداشت!
توبه از واجبات فوري است و ترك واجب گناه است؛ و گناه روي گناه، موجب قساوت قلب ميشود؛ و توفيق را از انسان سلب می کند. با چه اطميناني انسان بگويد كه فردا من توبه ميكنم؟! اگر كسي به قيامت اعتقاد داشته باشد گناهان خود را با گناه ديگر تشديد نميكند، حالا گناهي كرده و خدا فرصت توبه داده، اما ترك واجب؛ گناه جديد است و قساوت ميآورد.
كسي خبر از اجل ندارد؛ و ما نميدانيم آیا درآینده زنده هستيم كه توبه كنيم يا نه!؟ تمام کسانی که از میان اساتيد، رفقا، فاميل يا همكلاسيها از دنیا رفته اند، روز قبلش نميدانستند كه قرار است بمیرند! چند ماه پيش يكي از كاركنان صدا و سيما از دنيا رفت، از اخوي ايشان که دوست ما بود، سوال کردیم چه شد كه ایشان فوت كرد؟! گفت ایشان در حال مطالعه بود و ناگهان فوت كرد، درحالیکه سني هم نداشت! گاهي بعضي بيماريها براي انسان نعمت است، و او را نسبت به دنيا بيرغبت کرده، وادار به استغفار، گریه و وصیت می کند.
مرگهاي در حال اشتغال دنيوي خطرناك است. گاهي شخص در حال رانندگي، خداي نخواسته مشغول غيبت يا در حال فحش يا تحقير كردن است؛ و فرصتي براي توبه ندارد؛ در همین حال ناگهان مرگ فرا می رسد! ايستهاي قلبي كه براي بعضي ورزشكاران پيش ميآيد، از جمله مرگ های ناگهانی و غیر قابل پیش بینی است. براي هيچ فردي تضميني وجود ندارد كه فرصت توبه داشته باشد. تأخير در توبه باعث از دست رفتن فرصت توبه می شود، بنابراین باید تسامح در توبه را معالجه نمود.
- مغرور شدن به شفاعت
دومین مانع؛ كه می تواند عامل به تأخيرانداختن توبه گردد، اميد به شفاعت است. بدین صورت که افرادي گناه ميكنند و ميگويند: ما كه امام حسين علیهالسلام داريم و کسی که براي امام حسين علیهالسلام گريه كند بخشيده ميشود؛ و همچنین کسی که حبّ حضرت علي علیهالسلام را در دل داشته باشد، بخشيده ميشود. اين قبیل تفکرات انسان را دچار غرور ميكند؛ در حالي كه شفاعت شرايط و مقدماتی دارد که باید فراهم گردد. از كجا معلوم كه با مهر علي علیهالسلام از دنيا برويم، تا شفاعت شامل حال ما گردد! كساني كه گناه ميكنند گرفتار سوء عاقبت ميشوند، زيرا آيات الهي را تكذيب ميكنند. چه بسا كساني كه بسیار گناه ميكنند و گمان ميكنند كه شيعه هستند، شیطان دارایی های آن ها را از آنان بگیرد و مشرك شوند، و با این حال از دنيا بروند.
استاد ما آیت الله امینی علیهالرحمه که از ازشاگردان علامه طباطبایی علیهالرحمه، مرد وارسته و امام جمعه موقت قم هستند – و ما اشارات بوعلي را خدمت ایشان خوانده ايم- جريانی عيني را براي ما تعريف كرد، مبنی بر اینکه یکی از همسایگان ما به حال احتضار افتاد، در همین حین اطرافیانش به دنبال ما آمدند و از ما خواستند شهادتین را به ایشان تلقین کنیم، شهادتین را گفتیم، تا اشهد أنّ عليا ولي الله/ به این قسمت از شهادتین که رسیدیم، اخم كرد و گفت: نگوييد بدم ميآيد!!
اینگونه در لحظه آخر شيطان سرمايه محبت علي علیهالسلام را از او گرفت. هیچ تضميني مبنی بر اینکه انسان اعتقاداتش را با خود به عالم قبر ببرد، وجود ندارد. به هر حال انسان نبايد مغرور شفاعت شود. خداي متعال با كسي رابطه قوم و خويشي ندارد؛ هر كسي بار خودش را نبسته باشد و در دنیا عمرش را به شیطان باخته باشد، در آخرت هم راهي براي شفاعت ندارد!
نكته ديگری كه ائمه علیهمالسلام فرمودهاند، این است که گرفتاريهاي برزخ از شفاعت استثناء شده است؛ و انسانهايي كه محب حضرت علي علیهالسلام هستند ولي گناه می کنند و توبه نميكنند، عذابهاي برزخ آنها را در بر خواهد گرفت! وجود امام صادق علیهالسلام دو هشدار دادند:
- در قيامت ما از شما شفاعت ميكنيم، زيرا در برزخ هر كسي نتيجه عمل خود را ميچشد! حالا چه مقدار است؟ نميدانيم! بعضي گرفتار سختي جان دادن ميشوند، حضرت عزرائيل علیهالسلام، رئيس ملائكه قبض روح است و براي همه كس حاضر نميشود. گروهي از لشگريان عزرائيل بر گناهكار هجوم ميآورند، گروهي به سر فرد ميريزند، مثل گروهی كه مجرم را تعقيب ميكنند، اينطور اشخاص گرفتار ميشوند.
مرحوم آقاي ملكيتبريزي اعلیاللهمقامه، شاگردي داشت كه مقيد بود نماز شب را بخواند. ميفرمايد: شبي براي وضو گرفتن به حياط خانه رفتم تا مهیای نماز شب شوم؛ ديدم كنار حياط دخمهاي است و در دخمه كسي را خواباندهاند و گرزهاي آتشين به رگ رگ او فرو ميكنند؛ و سنگهاي بزرگ بر سينه او گذاشتهاند؛ و هر چه فرياد ميكند و دست و پا ميزند، اين گروه هيچ دلشان به حال او نميسوزد؛ و به قدري اين منظره هولناك بود كه افتادم و ضعف كردم و نتوانستم بلند بشوم و وضو بگيرم؛ ساعتی گذشت، مقداري حالم بهتر شد و وضو گرفتم و نماز شب وقتش گذشته بود، نماز صبح را با تأخير خواندم و رفتم در منزل آقا جواد، چون دير وقت بود، در زدم و خود استاد در را باز كرد و گفت: در خانه شما دخمهاي نبود، آنچه ديدي مكاشفه بود! اين جان دادن يك رباخوار بود که دیدی.
گاهي انسان بيرحم می شود و مردم را با ربا گرفتار می كند؛ و ربا به صورت آتش در آمده و به صورت نيزهها در آمده و چون جان مردم را گرفتار كرده، بيرحمي او به خودش برميگردد؛ و اين نيزهها و سنگها، صورتهاي مثالي فشارهایی است كه خودش به مردم وارد كردهاست.
گاهي فردي با اين موقعيت كه در قبض روح برايش پيش ميآيد، خدا او را ميبخشد، اما براي بعضيها سخت تر است! فشار جان كندن، فشار قبر، سؤال نكير و منكر و بعضي در طول برزخ تا قيامت در عذاب هستند. بعضيها در قيامت كارشان تمام است. قيامتي كه پنجاه موقف دارد؛ و در هر موقف 1000 سال معطل است!! بايد در اين مواقف گرفتاريها را تحمل كند؛ و آن موقع شفاعت به داد او ميرسد! اين احتمال هم وجود دارد كه اصل عقيده را از دست بدهد و مسلمان نميرد و اگر مسلمان مُرد، شفاعت در قيامت است، هركس به خود دلسوزي دارد، بايد دست از گناه بردارد و هرچه زودتر توبه كند.
.گرفتار هیجانات شدن
سومین مانع؛ مسئله هيجاناتي است كه انسان در زندگي گرفتار آن هيجانها ميشود؛ چه هيجانهاي شهواني يا غضبي. مثلا بعضي قدرت غضب بر آنها مستولي است، مثل رياست طلبي، جاهطلبي، شهرتطلبي؛ و غالبا در مسئله رأي گيري و رأي آوردن، منشاء آن در برتري جويي است كه در قوه غضبيه استوار است. قوه غضبيه كارش خُرد كردن ديگران است؛ و سلاح و حربه انسان می باشد.
زمانی به وسیله با اسلحه گرم، كسي را مي كشند؛ زمانی هم با جنگ نرم این کا را مي كنند. شخصی خواهان مدیریت است و با قوه قهريه وارد ميشود و به رقابت می پردازد تا خودش مسئوليت بگيرد. ديگران را خراب و خرد ميكند تا خودش برنده شود، اين قوه غضبيه و قهريه است. بنابراين قوه غضبيه حوزه وسيعي دارد، آنچه در زمينه جاه و مقام و پست است، همه را شامل می شود. وقتي در خانه در برابر زن يا شوهر ميخواهد كم نياورد، كلك ميزند تا او را تحت اختيار خود قرار دهد.
از طرف دیگر، قوه قهريه مثبت اين است كه قوه غضب خود را در برابر دشمن داخلي قرار دهد؛ و نفس اماره را له كند! يا در برابر دشمنان متجاوز ظالم و ستمكار، يا رشوه خواران، اين قوه را اعمال كند و آنها را ريشهكن نماید.
بُعد ديگر، قوه شهويه است كه ميل به شهوت دارد. مثلا شهوت حرف زدن دارد، گرايش به حرف زدن در آن غالب است، يا دارای تمايلاتي كه قهر و غضب است می باشد، يا تمايلات التذاذي و كامجويي انسان است كه قوه شهويه در ابعاد مختلف دارد.
پس انسان يا در مسير شهوت است يا در مسير قهر و غضبِ روحي، كششها او را مست ميكند و گناه در برابرش كوچك ميگردد! انسان مست هم از نتيجه عمل خودش نگران نيست! مثلاً بعضي مستها قبل از انقلاب، در خيابانها عربده ميكشيدند. حالا گاهي پست و مقام آدم را مست ميكند، گاهی هم لذتها موجب مستی فرد می شوند.
در هر صورت فرد می کوشد با كارهايي، اعمال خود را توجيه ميكند. آبروي كسي را برده، اما ميگويد افشاگري در اينجا لازم بود! آبرو بردن از فردی، مقامی، خانواده ای را با عبرت گرفتن دیگران توجيه ميكند و كار بد خود را خوب جلوه ميدهد! اين نتيجه آن قوه غضب يا شهوت است. اين امور جزء امور بازدارنده است كه نميگذارد براي انسان حالت يقظه و بيداري پيش بيايد تا توبه كند.
راهکارهای علاج
راه معالجه اين امر چند چيز است:
- انسان خود را از عواملي كه باعث اين آلودگي ميشود، فاصله بدهد. اگر دوست داري بدنام نشوي، بايد با بدنامها و بدكارها اختلاط نداشتهباشي! وقتي تو با اينها قاطي شوي، گرفتار ميشوي. پول نشان تو ميدهند، و تو هم گرفتار وسوسه ميشوي. انسان بايد خود را از محيط شيطنت دور نگه دارد، تا وسوسه نشود.
- انسان به آدمهاي صاحب نفس نياز دارد، صرف خواندن و مطالعه كردن كفايت نميكند. انسان مؤمني كه سر راهش باشد؛ و هميشه به او هشدار دهد، هم براي انسان بازدارنده است، هم صاحب نفس است.
- پاكي پاكان عالم، آدم را تحت تأثير قرار ميدهد. انسان وقتي پاكي و سادگي آقاي بهجت علیهالرحمه را ميديد، غبطه ميخورد و از تجمل خودش ناراحت ميشد. عكسش هم همين طور است. وقتي در محيط تجملي و اشرافيگري برود، از آنها خجالت ميكشد كه چرا من مثل اينها نيستم و مثل اينها ندارم!
- مسئله ديگر توسل است! آدم هميشه بايد دامن اهل بيت علیهمالسلام را در دست خود داشتهباشد. آدم هر قدر بيمار باشد، بايد طبيبي دم دست او باشد كه اگر احساس درد كند، به طبيب مراجعه نماید تا قبل از آن كه بيماري حاد شود، با نسخهاي معالجهاي شود و اگر آدمي كه به طبيب قائل نباشد، يا دم دست او نباشد، مرگش قطعي است. صبحها دعاي عهد بخوانيم، دعايي در حق او كنيم، تا عنايت او شامل حال ما باشد!
بچه اگر ضعيف و ناتوان است؛ و هوا سرد است، بايد كسي باشد كه مراعات او را بكند. اگر ما گناه ميكنيم و شيطان ما را سبك ميكند، بايد دسترسي به طبيب باشد. بايد صبح و شب به ياد ائمه علیهمالسلام، خصوصا امام زمان ارواحنا له فداه باشيم؛ و انسان با بهانههاي گوناگون بگويد يا صاحبالزمان ادركني! كه اين از الفاظ خاص است كه مورد عنايت حضرت است. اين كه با حضور باشد نه لقلقه زبان، اين كه در پناه امام زمان عجاللهتعالیفرجهالشریف بودن، پناه از خطر شيطان است. يا امام زمان عجاللهتعالیفرجهالشریف تو مرا نجات بده كه من آدم ضعيفي هستم.
آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشه چشمي به ما كنند
إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ هود؛ 114. بايد به جاي بديهائي كه كرده، كارهاي خوب بكند. وَ الْحِرْصُ عَلَى الْخَيْر. تحف العقول، النص، ص20، و من حكمه و كلامه . تائب بايد نسبت به كار خوب حريص باشد، مثل اينكه جوان بوده و نسبت به كار بد حريص بوده است، حالا كه توبه كرده، بايد نسبت به خوبيها حريص باشد.
امروز روز ميلاد مسعود پدر امام زمان عجاللهتعالیفرجهالشریف، امام حسن عسگري علیهالسلام است؛ و بايد به او عشق و ارادت ورزيد. امام عسگري علیهالسلام در حديثي فرمودند: «السفر الي الله في القلب اسرع من البدن» كسي كه با دل به سوي خدا سفر كند، زودتر به او ميرسد تا بدنش را به مشقت بيندازد و با عبادتهاي بدني به خدا برسد؛ يعني راه عشق نزديكترين راه رسيدن به معشوق است. اگر دل پيش خدا نباشد، نماز و عبادتها با كسالت ميشود و يا خيلي به سمت عبادت نميرود، اما اگر عاشق شد براي معشوق با لذت و نشاط كار ميكند.
دعا
خدايا به حق امام حسن عسگري علیهالسلام، عيدي ما را امروز، ديدن امام زمان عجاللهتعالیفرجهالشریف قرار بده!
خدايا به حق امام حسن عسگري علیهالسلام عيدي ما را امروز بخشش گناهان ما قرار بده!
توفيق توبه از تمام گناهانمان قرار بده!
خدايا اين مملكت را از نفاق، اختلاف، بددليها و بدگوييها و فضاسازيهاي منفي نجات بده!
خدايا اين مردم عزيز و با وقار را، كه با حماسه حضور در 22 بهمن آبرو به نظام دادند، عزيز دنيا و آخرت قرار بده!
خدايا مشكلات اقتصادي كشور را با رحمت واسعه خود حل فرما!
خدايا مسئوليني كه توجه ندارند، از خواب غفلت بيدار كن!
تمام وجودشان را وقف مردم قرار بده و از بازيها و بازيگريها دور نگهدار!
الهي به حق محمد صلیاللهوعلیهوآله و آل محمد صلیاللهوعلیهوآلهوسلم، حوائج جمع حاضر و حوائج ملتمسين را برآورده كن و مرضا را شفا عنايت بفرما!
غفرالله لنا و لكم
والسلام عليكم و رحمه الله بركاته