اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

خدا را شكر مي كنيم كه در فضاي علم و دانش در جمع فرزانگان و اساتيد بزرگوار و صاحبدلان، توفيقي شد تا خداي متعال سفره دل را بگستراند؛ و ميزبان ما حضرت امام سجاد علیه‌السلام باشد. بر اساس مشورت، صحبت و استخاره، بنا شد مناجات خمسه عشره حضرت امام زین العابدین علیه‌السلام، خوراك دلهاي مجموعه ما شد.

ابتدا مقدمه‌اي را تقديم محضر شما مي‌كنم. مطلب اول: همانطور كه جسم ما دائماً نياز به آب، انرژي، هوا و اكسيژن دارد تا جسم نشاط و توان لازم را براي كارها داشته باشد؛ روحمان نیز نیاز به تغذیه و انرژی دارد.

بر اساس آن چه ما از قرآن و حكمت – يعني از عقل و نقل- بدست مي آوريم، بدن ابزار كار ما است و حقیقت ما چیزی ورای جسم است. آنچه حرف مي زند، مي شنود، سخن می گوید، چشم و گوش و زبانمان نیست؛ بلکه حقيقتي است كه در قرآن از آن به عنوان روح ياد شده است: وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي اسراء؛ 85 – و از تو درباره «روح» سؤال مى‏كنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است و جز اندكى از دانش، به شما داده نشده است!»

و راه رسيدن به روح، حس و تجربه نيست؛ آدم بايد علائق خود را به دنيا كم كند، تا بتواند به روح دست یابد. روح از عالم بسيط است، يافتن روح، بصيرت و از دنيا گسستگي مي خواهد. با خودتان خلوت كنيد، روح هم مثل جسم، نياز به بهداشت، درمان و خوراك دارد، احتیاج به ويتامين و اموري كه باعث قوتش می‌شود، دارد.

خوراك روح

اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً احزاب؛ 41 ذكر خدا، خوراك روح است و ذكر اقسامي دارد:

1- نماز: وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري طه؛ 14 خداي متعال نماز را واجب كرده، زيرا نماز ذكر است و حيات انسان با نماز تأمين مي شود.

2- قرآن: يكي از وسايل ذكر خود قرآن است؛ و خداوند فرموده است: وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ قمر؛ 17 – ما قرآن را براى تذكّر آسان ساختيم آيا كسى هست كه متذكّر شود؟! قرآن بخوانيد تا روح شما شاداب شود و حيات دلي داشته باشيد و دل مرده نباشيد.

3- پيامبر‌صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله و اهل بيت‌ علیهم‌السلام: پيامبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله ذكر است، حضرات معصومين علیهم‌السلام ذكر الله هستند.

4- ادعیه وارده؛ دعاهاي مصطلح، از جمله موارد ذكر هستند. مثل: دعاي كميل، سمات، توسل و عشرات، مشمول و…

 

 

امور آرامش دهندگی به روح انسان

اموري كه روح را آرام مي كند، عبارت است از:

1- أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ رعد؛ 28. ارتباط با خدا، ياد خدا دل را آرامش مي دهد. در آيه‌اي به ما نشانه و رمز داده است، فرمود: “خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ “ توبه؛ 103 – از اموال آنها صدقه‏اى (بعنوان زكات) بگير، تا بوسيله آن، آنها را پاك سازى و پرورش دهى! و (به هنگام گرفتن زكات،) به آنها دعا كن كه دعاى تو، مايه آرامش آنهاست.  می فرماید کسانی که با خدا معامله مي كنند و پیامبر‌صلی الله‌و‌علیه‌و‌آله را واسطه قرار مي دهند و اهل ايثار هستند، چند ثمره متوجه حالشان می شود:

  1. تُطَهِّرُهُمْ؛ پاك می شوند. جان پيامبر مانند اكسير است و آنها را پاك مي كند، شفاف مي كند تا نور الهي در خانه دلشان انعكاس پیدا كند.

2- تُزَكِّيهِمْ؛ تزكيه می شوند. پیامبر‌صلی الله‌و‌علیه‌و‌آله آنها را رشد می دهد و از زوائد پاك  كند. تا موانع رشد حذف نشود، درخت وجود انسان رشد پیدا نمی کند؛ لذا پيامبر مأمور است كه آن ها را تزكيه كند.

3- وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ؛ مشمول دعای پیامبر‌صلی الله‌و‌علیه‌و‌آله می شوند كه موجب آرامش آنهاست

 

 

گروهي از كشيش ها به قم آمده بودند و از آنها سوال شد كه منبع الهام شما چيست؟ گفتند: صحيفه سجاديه! لذا اگر ادعیه را از منابع حذف کنیم؛ دیگر چیزی نخواهیم داشت.

يكي از دوستان تعریف می کرد: در یکی از كشورهاي عربي، با جمعي از اعراب،  خواستیم دعاي كميل را شب جمعه اي بخوانیم. دعا را زمزمه مي كردم، اشكم مي آمد و حالي داشتم، كميل كه تمام شد، گفتم: ما هيچ نيازي به مجادله و جدال با مكاتب ديگر نداريم، اگر کسی پیدا شود، از اين سفره ها – كه دل انسان را آرام می كند و انسان فرصت می یابد خودش را بسازد،- به ما معرفي كند، ما پيرو او می شويم و دينش را قبول می كنيم. ایشان می گفت: يازده نفر از اهل همين جلسه، به خاطر دعاي كميل شیعه شدند و زير پرچم امير المومنين علیه‌الصلاة‌و‌السلام آمدند.

انواع دعا

دعاهاي مصطلح، انواع و اقسامي دارند؛ بخشی دعاهايي هستند كه ما به آنها مكلفيم: ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ غافر؛ 60 – مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم! بخش دیگر دعای صلحا و انبیاست، که قرآن کریم به تعدادی از آنها اشاره فرموده است.

ذکر ایوبیه

زماني بنده، خدمت آيه ا… بهجت بودم، ایشان توصيه فرمودند: شما ذكر ايوب را بگو: إِذْ نادى‏ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ انبیا؛ 83 من در آن شرايط اين دعا را لازم داشتم، پريشاني هایی داشتم، که الحمد الله بر طرف شد. در این دعا می گوییم: خدايا من در اوج پريشاني هستم و تو در اوج مهرباني هستي، و پريشاني وجود مرا مس كرده و به وجودم نشسته؛ تو مهربان ترين مهربان ها هستي و تو مهربان مني و من پريشان هستم.

رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرين اعراف؛ 23 – پروردگارا! ما به خويشتن ستم كرديم! و اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نكنى، از زيانكاران خواهيم بود!   اين دعاي حضرت آدم وهمسرش است.

بخش دیگر ادعیه، شامل دعاهاي ائمه و حضرت زهرا سلام الله‌علیها كه دعاهاي خاصي هستند. بزرگان ما تحقيقاتي كردند كه صحيفه سجاديه امام زين العابدين علیه‌السلام، صحيفه صغيره است كه در اختيار ماست؛ لکن آل الله صحيفه ای دارند، موسوم به صحيفه كبيره كه چند برابر صحيفه سجاديه است. صحیفه دیگری دارند به نام صحيفه علويه که شامل دعاهاي حضرت امير علیه‌السلام است و كوچك تر از قرآن می باشد. به طور کلی هر يك از امامان ما، دعاهايي را جمع كرده اند مثل صحيفه امام حسن علیه‌السلام و صحيفه امام حسين علیه‌السلام!

يكي از دعاهاي امام زمان علیه‌الصلاة‌و‌السلام دعاي افتتاح است كه از ناحيه مقدسه ايشان صادر شده و همه از اين دعا بهره مي گيريم.

 

شيخ مرتضي طالقاني

شيخ مرتضي طالقاني، استاد مرحوم بهجت و علامه جعفري، بودند؛ بنده از علامه جعفري تقاضا کردم در مورد استاد‌شان شيخ مرتضي طالقاني، مطالبي را بیان کنند، فرمود: ایشان نامزد کرده بودند و در حال چراندن گوسفندان، نداي تلاوت قرآن دلش را تكان داد، با خود گفت: اين نامه خدا به ماست؛ لذا تصمیم گرفت برود درس بخواند تا بفهمد خدا در اين نامه چه نوشته و چه خواسته است؟!

در نتیجه قرآن، نامه ای پر محتوا از جانب خداوند است که ما توان پاسخ دهی به این نامه را نداریم؛ در حدي نيستيم كه چنین کاری کنیم، لذا باید دامان آل الله را بگیریم و از ایشان پیروی نماییم. امام خمینی رضوان الله علیه  از ادعیه اهل بیت علیهم‌السلام، به عنوان قرآن صاعد ياد كرده اند. ائمه معصومين علیهم‌السلام، دعاهايشان از خودشان نيست؛ لذا ائمه دعايشان قرآن صاعد است و پاسخ نامه خداست و صرف نظر از قرآن صاعد، خودمان هم عاجزیم كه با زبان خودمان با خدا صحبت كنيم.

ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ غافر؛ 60  به اين معني نيست كه ما از خدا چيزي بخواهيم و خدا به ما بدهد، نه اين بدان معناست که با خدا حرف بزن، گفتار درماني و حل عقده هاي دروني کن؛ آرام آرام درون خود را به بيرون بريز و خدا هم مي شنود و جواب مي دهد. [و انجام چنین کاری احتیاج به بلد راه دارد، باید به سراغ معصومین علیهم‌السلام برویم و از ایشان بیاموزیم که چه باید بکنیم؟]

دعا يعني با خدا هم نشين شو و سفره دلت را پيش او بگشاي و كارهايي كه نبايد مي كردي و انجام دادي؛ از آبرويت مي ترسي، به سراغ کسی برو كه آبرويت را نمي برد و همه چيز در دست اوست، تو با خداوند صحبت كن! خداوند هم جواب شما را مي دهد.

در عبارت “وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِه نساء؛ 32  می فرماید: از فضل خدا در خواست كنيد و خدا آن چه به مصلحت شما است، منظور مي كند. دعا علتي است فوق علت طبيعي و ماوراي سبب مادي؛ دعا سلاح مومن است؛ كليد رستگاري است، لذا از دعا غفلت نكنيد با دعا اعجاز ببينيد، اعجاز يعني چيزي كه امكانات مادي از آن عاجز است.

بخشي از دعا مناجات است و آيه اي از سوره بقره را تلاوت كردم: وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي‏ وَ لْيُؤْمِنُوا بي‏ لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُون بقره؛ 186 – و هنگامى كه بندگان من، از تو در باره من سؤال كنند، (بگو:) من نزديكم! دعاى دعا كننده را، به هنگامى كه مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند، و به من ايمان بياورند، تا راه يابند (و به مقصد برسند)!

پيامبر مي فرمايند: بعضي بندگان در جستجوي خدا هستند، آمدند به پيامبر گفتند: خدا كجاست تا داد بزنيم و صدايمان به خدا برسد، ندا يعني صدا زدن با صداي بلند و  نجوا يعني  آهسته آهسته حرفي را زدن به گونه ای كه كس ديگري نفهمد. اگر شما نجوا سه نفره داشته باشيد، چهارمين نفر خداست و اگر نجوا چهار نفره داشته باشيد، پنجمين نفر خداست. مناجات يعني خلوت نشيني و دوري از اغيار و خلوت با يار.

حضرت موسي علیه‌السلام از مردم كناره مي گرفت و در كوه طور مي رفت كه خلوت كند، حضرت امير علیه‌السلام در نهج البلاغه مي فرماید: پيامبر صلی الله‌و‌علیه‌و‌آله سالي يكبار از مردم كناره مي گرفت و فقط من مي دانستم پيامبر صلی الله‌و‌علیه‌و‌آله كجاست و به ملاقاتش مي رفتم. لذا مناجات يعني گسستن از اغيار، براي رسيدن به يار.

اگر مي خواهم من باشم و خدا، بايد ديگران را رها کنم، نباید غیری باقی بماند؛ و اين قصه يكي بود يكی نبود، غير از خدا هيچ كس نبود. مصداقش اينجاست. در جايي كه غير خدا، هيچ كس نباشد، آنجا محل مناجات است، حضرت موسي علیه‌السلام كه فقط با خدا خلوت داشت؛ وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا مریم؛ 52 هم كليم بود و هم نجي، اهل سِرّ بود، اهل خلوت بود.

خدايا با ماهم خلوتي پيش بياور كه ما باشيم و تو!

حضرات معصومين علیهم‌السلام همه اهل خلوت بودند، مخصوصاً حضرت علي علیه‌السلام! نخلستان هاي مدينه خلوت حضرت علي علیه‌السلام را به  ياد مي آورد؛ حضرت شبانه می رفت تا كسي نفهمد، علي علیه‌السلام ذوب در ذات ذوالجلال و ذوالجمال شده بود.

برخي از حضرات ائمه علیهم‌السلام بين خودشان و خدا خلوت داشتند، روايات براي مردم گفته اند، كسي سوال عقلاني، فقهي و… داشت، ائمه پاسخ داده اند؛ ولي در مقام راز‌گويي با خدا بودند. از ائمه اطهار علیهم‌السلام مناجات بلندي به ما رسيده است، متن ادعيه ایشان، خاصه امير المومنين علیه‌السلام، گنيجنه هاي معرفت الله و معرفت نفس است. در دعاها هم خدا ارائه شده، آينه خدا و هم آينه فقر فقرا و هم آينه ارتباط بشر است. دعا آينه اميد است و موضوع خلوت است.

مناجات خمس عشره حضرت اميرالمومنين علیه‌السلام، در زمره مناجات‌هايي است كه در خلوت حضرت  علي علیه‌السلام با خدا گفته شده، اميد دارم خدا به ما دل بدهد، فهم قرآن و فهم مناجات ها را داشته باشيم.

لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ واقعه؛ 79 بايد هر حرف رمزي، كليدی پيدا كند؛ و گرنه به ما نمي رسد.

حضرت امام صادق علیه‌السلام به ابو حنيفه فرمود: تو يك حرف از قرآن را نفهميدي، اگر بخواهي نور قرآن به قلبت بتابد، بايد پرده ها را كنار بزني، كسي كه در منجلاب فرو رفت، از قرآن و دعاي كميل بهره نمي برد؛ برايش كسالت آور است، ولي اگر خودش را پاك كرد، می فهمد که این چیزها نردبان عروج انسان به پيشگاه خداست.

 

مناجات التّائبين “مناجات توبه کنندگان”

اِلهى‏ اَلْبَسَتْنِى الْخَطایا ثَوْبَ مَذَلَّتى‏، وَجَلَّلَنِى التَّباعُدُ مِنْکَ لِباسَ مَسْکَنَتى‏

خدایا خطاها و گناهان لباس خوارى بر تنم کرده و دورى از تو جامه‏ بیچارگى بر تنم افکنده

      خيلي جمله عجيبي است، می گوید: ای كسي كه من سرگشته تو هستم، اي كسي كه گمشده من هستي؛ و من همه جا سراغ تو را مي گيرم، اي كسي كه مرا واله خودت كردي، اي عشق من! اي پرستش من! بار الها! پروردگارا! من لباس چركين به تن كرده ام، بر دلم غبار نشسته است، گناهانم  حجابي شده بين من و تو، خطايا و گناهانم لباسي شده كه مرا ذليل كرده و روي بيرون آمدن ندارم؛ دوري از تو مرا زمين گير كرده و دلم مرده است، جنايت هایم دیگر دلي برايم باقي نگذاشته اند، تو بيا مرا زنده كن! دل چركين مرا، لباس آلوده‌ی مرا متحول كن!

راه تحول، اين است كه حال توبه به من عطا كني، اي همه‌ی آرزوي من و خواسته من! خدایا! به حق امير المومنين به ما هم دلي بده كه با اين اكسير، تحولي برايمان پيش بيايد و جوششي یابیم.

3 پاسخ

  1. سلام علیکم بسیار عالی بود و چسبید خیلی دلم می خواهد مباحث ایشان را دنبال کنم بخصوص دعاهای خمس عشر از زبان ایشان ، امکان استفاده از فایل های صوتی برای دوستان متقاضی وجود دارد ؟و به چه صورت و ازچه طریقی؟

  2. باسلام
    مطالب فوق بسیار عالی بود ایا امکان استفاده از بقیه جلسات وجود داره ؟
    اگر ادرس مستقیم برای استفاده وجود داره ویا فایل صوتی این مجموعه جلسات باشه خیلی عالیه.

پاسخ دادن به مظهری لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *