در شب عاشورا هيچ يك از ياران امام حسين عليه السلام از ايشان جدا نشدند. البته در برخي كتب متأخر به نقل از سكينه دختر امام حسين† چنين آمده كه پس از سخنان امام، گروهي از همراهان آن حضرت صحنه كربلا را ترك كرده و رفتند.( فاضل دَربَندي، اِكسيرالعبادات في اسرار الشهادات، ج2، ص222؛ محمّدباقر بهبهاني، الدمعة الساكبه،ج4، ص272 ـ 271) ليكن اين سخن در منابع معتبر تاريخي وجود ندارد و هيچ گزارشي آن را تأييد نمي‏كند. بنا به آنچه پيش‏تر گفته شد در شب عاشورا همه اصحاب امام اعلام وفاداري كردند و گفتند تا پاي جان مي‏ايستيم. به نظر مي‏رسد كساني كه اين مطلب را در كتب خود آورده‏اند آنچه را در منزل زُباله رخ داد ـ و عدّه‏اي كه به اغراض مختلف همراه امام آمده بودند، او را رها كردند(ر.ك: طبري، تاريخ الامم و الملوك، ج5، ص399)ـ به خطا در شب عاشورا گزارش كرده‏اند. همچنين به نظر مي‏رسد خبر مسعودي مبني بر اينكه هنگام ورود به كربلا، پانصد سواره و يكصد پياده همراه امام بودند (مُرُوجُ‌الذَّهَب، ج3،ص70) درست نباشد زيرا اين رقم را ديگر مورّخان گزارش نكرده‏اند بلكه برخي گفته‏اند با امام تنها پنجاه نفر به كربلا آمدند.( ابن‌سعد، ترجمة الحسين و مقتله، فصلنامة تراثنا، شماره10، ص 178. اين از مواردي است كه اگر دليلي براي ثبت ارقام در منابع تاريخي با عدد ـ و نه با حروف ـ وجود داشت، اشكال را از اين جهت مي‏دانستيم و مي‏گفتيم 50 با 500 اشتباه شده است. طبري در يك روايت اصحاب امام را هنگامي كه به سمت كربلا مي‏رفتند 45 سواره و يكصد پياده دانسته است.

 

 

(طبري، تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص389) ليكن نمي‏توان آن را مربوط به زمان ورود و حضور آن حضرت در كربلا هم دانست.) در مجموع، شواهد و قرائن، گزارش مسعودي را تأييد نمي‌كند. بنابراين سخن برخي محقّقان نيز كه به استناد گزارش مسعودي گفته است در شب عاشورا عدّه‏اي از لشكر امام رفتند(رسول جعفريان، حيات فكري و سياسي امامان شيعه، ص212) محل تأمل جدّي است.

 


البتّه بَلاذُري از برگشتن يكي از همراهان امام خبر داده و مي‏نويسد: فِراس بن‌جَعْدَة بن‌هُبَيْرَه مخزومي با امام حسين† بود و تصوّر مي‏كرد با امام مخالفت نخواهد شد. امّا وقتي اوضاع را نامساعد و دشوار ديد ترسيد؛ از اين رو امام به او اجازه برگشت داد و او شبانه از آنجا رفت.( بَلاذُري، انساب‌الاشراف، ج3، ص388. برخي معتقدند اين خبر به دلايلي نمي‏تواند درست باشد: چون علاوه بر منحصر بودن آن به كتاب بَلاذُري، اينكه جَعْدَة بن‌هُبَيْرَه فرزندي به نام فِراس داشته باشد در منابع نيست. به فرض وجود داشتنش، او پسر عمه امام بود و خود بَلاذُري مي‏گويد: فرزندان هُبَيْرَه از پيروان اهل‏بيت و عارف به مقام آنان بودند. (بَلاذُري، انساب‌الاشراف، ج3، ص366). به علاوه، آنان به شجاعت معروف بودند. (ر.ك: محمّدجواد طبسي، مع الركب الحسيني من المدينة الي المدينة، ج4، ص105 ـ 104)) به نظر مي‏رسد اين قضيّه اگر صحّت داشته باشد، مربوط به غير از شب عاشورا باشد.

 

منبع:پرسمان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *